چند قطره از دریای برنامه کمینه گرا.. در آغاز دهه نود میلادی تغییراتی در تنه اصلی دستور زایشی رخ داد

چند قطره از دریای برنامه کمینه گرا

براستی برنامه کمینه گرا که تا این حد در محافل زبانشناسی مورد بررسی و نقد و توجه قرار گرفته است، چیست؟
در آغاز دهه نود میلادی تغییراتی در تنه اصلی دستور زایشی رخ داد. پیش درآمد این دگرگونیها مقاله چامسکی با عنوان "نکاتی در اقتصاد اشتقاق و نمودهای زبانی" (Economy of derivation and economy of representation) بود.
در این مقاله منظور از اقتصاد این بود که هر فرآیند و مرحله ای در اشتقاق که غیر ضروری و زائد است و همچنین هر نمادی در نمودهای زبانی که حشو است نبایستی وجود داشته باشد. بنابراین و بدلیل این اصل اقتصاد، ساختهای زبانی بهینه یا optimal هستند یعنی مناسبترین هستند. بنابراین بهینگی یا optimality زائده و معلول اقتصاد در اشتقاق و نمود ساختهای زبانی است.(چامسکی 1995- ص171)
@linguisticsacademy
برنامه کمینه گرا در حقیقت چهره امروزی بدنه اصلی دستور زایشی است. و در حقیقت روح حاکم بر این برنامه اینست که "هرچه نظریه مختصر تر و موجزتر باشد ، پسندیده تر است" و بدین دلیل به آن برنامه گفته میشود (نه نظریه) چراکه به شروع یک برنامه پژوهشی اشاره دارد.
برنامه کمینه گرا در حقیقت استمرار و تکوین بدنه اصلی دستور زایشی و بویژه استمرار مستقیم نظریه حاکمیت و مرجع گزینی و نظریه اصول و پارامتر هاست. چامسکی خود میگوید که در این برنامه نیز دستیابی به همگانی ها و نیل به کارایی تبیینی مورد نظر است و در این برنامه همچنان قوه نطق موهبتی زیستی و شناختی و حوزه ای از حوزه های مستقل ذهن/مغز، مد نظر قرار میگیرد.
دیدگاه چامسکی به قوه نطق را زبانشناسی زیستی مینامند چراکه در آن قوه نطق با عنوان "عضو زبان" عضویست از اعضای بدن. این عضو از بدن ما با دو حوزه مستقل از ذهن/مغز در تعامل است:
یکی حوزه "نظام مفهومی-نیتی" یا conceptual-intentional system=C-I که همان حوزه توانش کاربرد شناختی است و دیگری حوزه "نظام فراگویی-ادراکی" articulatory-perceptual system=A-P
در برنامه کمینه گرا تنها این دو سطح رابط بعنوان سطوح زبانی فرض میشوند و سطوحی که در گونه های مختلف دستور زایشی تا قبل از این مطرح بود مثل روساخت و ژرف ساخت، حذف میشوند. این تقلیل سطوح نیز گامی در راستای کمینه گرایی بوده است.
منبع:وبلاگ زبان شناسی همگانی