مقاله‌ی حاضر در پی کاوش نسبت زبان و زندگی در جامعه‌ی معاصر ایران است

مقاله‌ی حاضر در پی کاوش نسبت زبان و زندگی در جامعه‌ی معاصر ایران است. تلقی متبوع این مکتوب از زبان و زندگی بر فلسفه‌ی «ویتگنشتاین متأخر» و «هایدگر متقدم» متکی است. پس از معرفی ریشه‌های فلسفی، معادل جامعه‌شناختی آن‌ها نزد متفکران جامعه‌شناسی معاصر برای تمهید کارپایه‌ی مفهومی مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس گفتمان مدنظر «فوکوی» دیرینه‌شناس و وجه جامعه‌شناختی آن نزد «لاکلاو» و «موفه» به‌مثابه راهنمای نظری پژوهش تعیین شد. پس از گشودن گره‌های نظری و تعیین محدوده‌ی معناییِ مفاهیم مرکزی، «تحلیل گفتمان» که بیش‌ترین قرابت با موضوع و مسئله‌ی این مکتوب را داراست به‌عنوان روش تحقیق برگرفته شد. اطلاعات مورد تحلیل از طریق مصاحبه‌ی باز و نیمه‌ساخت‌یافته از دو قشر پزشکان و بازاریان فراهم شده است.
نتایج تحقیق از طریق تحلیل بازی‌های زبانی و اعمال گفتمانی مصاحبه‌شوندگان، سه صورت‌بندی گفتمانی را پیش نهاد که با عناوین گفتمان علمی، گفتمان عرفی و گفتمان شرعی از هم تفکیک شده‌اند. مقایسه‌ی تحلیلی موارد مصاحبه ناظر بر این است که بازی‌های زبانی و اعمال گفتمانیِ هر صورت‌بندی، منظومه‌ی گفتمانی متمایزی پدید می‌آورد که منبع معنادهی به زندگی عاملان اجتماعی است. بر این اساس و با تکیه بر مبانی نظری تحقیق، سامان زندگی و هستیِ اجتماعی در جامعه‌ی معاصر ایران را می‌توان از منظری زبانی مورد فهم قرار داد. منظر زبانی، فهمی نو از مناسبات اجتماعی به دست می‌دهد و روابطی را به تحلیل می‌کشد که از دام نظریات کلاسیک می‌گریختند. این مقاله استدلال می‌کند زبان دریچه‌ای است که می‌تواند برای فهم پیچیدگی جامعه‌ی معاصر ایران، به غنای نظریه‌ی جامعه‌شناسی بینجامد.
کلیدواژه‌ها
زبان؛ زندگی‌ روزمره؛ عمل؛ گفتمان؛ بازی‌ زبانی؛ عمل ‌گفتمانی
@linguisticsacademy