چرا و چگونه ‌ی_زبانی_خورشید ظهور کرد و مورد اقبال افراطیان ترکیه قرار گرفت؟

چرا و چگونه #نظریه‌ی_زبانی_خورشید ظهور کرد و مورد اقبال افراطیان ترکیه قرار گرفت؟ ریشه‌ی این ظهور یک شبه را هم در جریان #سره‌گرایی_افراطی در #ترکیه باید جست که به دنبال تصفیه‌ی زبان از عناصر فارسی و عربی بود. #تغییر_خط هم بعنوان نمودی از این گرایش در بُعدِ دیداری زبان، موجب ایجاد فاصله‌ی بیش‌تر میان ترکی و پیشینه‌ی آن می‌شد.

در واقع، آنچه ترکی عثمانی را از کریولی فارسی-عربی متمایز می‌کرد و به آن چهره‌ی یک زبان مستقل می‌داد، چیزی نبود مگر هسته‌ی مرکزی دستور زبان. ترکی در واژگان، خط و ادب عملاً وجود چندانی نداشت. به همین سبب بود که نوگرایان، روزنامه‌نگاران و آتاترک در "دیل انجمنی" همه‌ی تلاش خود را کردند تا هر چه بیش‌تر انبانه‌ی واژگان زبان را به رنگ ترکی درآورند. اما چنانکه همه می‌دانند، این مأموریتی غیرممکن است، چه‌، برای بسیاری از واژه‌ها معادلی در زبان فراموش‌شده‌ی اجدادِ بیابانگرد یافت نمی‌شود. تازه، آن چه که در لابلای سطور کتابهای تاریخی ترکی ثبت افتاده است را هم کسی نمی‌فهمد. داستان این کار، حکایت ملانصرالدین است که در تاریکی چیزی گم کرده بود و جای دیگر در روشنی به دنبالش می‌گشت: تلاش برای تراشیدن زبانی از الفاظ مغولی-ترکیک و رواج دادن آن در شهرهای آناتولی مجاهدت نامعقولی بود که از دست زبان‌شناسانِ نابوده برنیامد، پس کار به دست همان شیادانِ موجود افتاد و چون دیدند واژه‌هایی که دنبالشان می‌گردند در تاریکیِ تاریخِ ترکی یافت نمی‌شود، پس تصمیم گرفتند در روشنیِ فارسی و عربی به دنبالشان بگردند!

نه کلمات نابوده‌ی ترکی هست شدند و نه واژه‌های فارسی و عربی، ترکی. پس تصمیمی گرفتند که بی‌سابقه و مفرح بود: خود زبانهای فارسی و عربی و دیگر زبانهای بشر را ترکی اعلام کردند! حالا دیگر ناچار نبودند واژه‌های موجود را به جرم بیگانگی اخراج کنند و "تهی‌زبان" بنشینند. "نظریه‌ی زبانی خورشید" جزوه‌ای ۴۷-صفحه‌ای بود که درست بر سر این بزنگاه تاریخی از دل "هیچ" سنّتِ زبان‌شناسانه‌ای به بیرون پرتاب شد و از قضا درست به روی میز کار آتاترک افتاد.

نظریه‌ی زبانی خورشید:
Güneş Dil Teorisi
Sun Language Theory

@lingupedia