زبان رقص. زبان رقص زبان نشانه است و نماد

http://t.me/linguisticsacademy
مقدمه: زبان رقص
زبان رقص زبان نشانه است و نماد. همچنان که سیستم تکلم انسانی، وسیله ای است ارتباطی که از نظام موجود در ساختارها و سازمان های اجتماعی و فرهنگی نشأت گرفته است، رقص نیز به عنوان یکی از انواع هنرهای انسانی (هنر مردمی)، زبانی ویژه و منحصر به خود را دارد ، که در واقع ارجاع به چیزهایی است که در داخل شبکه های اجتماعی- فرهنگی (شیوه های زیست عمومی) موجود می باشد. وجود زبان و نشانه های موجود در حرکات رقص در میان انواع دیگر غیر انسانی (جانوران) می تواند مفهوم و کارکرد رقص و زبان آن را حتی عمیق تر و بنیانی تر از آنچه که در اذهان است بنمایاند. رقص، زبانی است برای بیان "شیوه زیستی خاص"؛ یعنی به ظهور رساندن "فرهنگ مردمی ویژه" که حاصل بازنمود شده زندگی در رفتار و تفکر آنان است. به عبارت دیگر رقص تنها عرصه ای است که نحوه زندگی و زیست در عالی ترین و خالص ترین سطح به بیان می رسد؛
http://t.me/linguisticsacademy
چراکه رقص همراه است با شدیدترین بروز و ظهور احساسات و شورها (passion) ی برآمده از درونی ترین ادراکات عاملان رقص از معنای زندگی و فلسفه هستی آن. زبان و نشانه های شورمند رقص در اوج بسیار بالای خود تمامی حوزه های زندگی (اسطوره، ادبیات، موسیقی، تاریخ، اقتصاد و حتی سیاست) را تحت پوشش قرار می دهد و آنها را در قالب حرکات فردی و یا دسته جمعی موزون و ریتمیک اش برای مخاطبان (خود و دیگری) به نمایش درمی آورد. قدرت و نیرویی که در زبان رقص های فولکلوریک وجود دارد، در ایفای مناسکی (ritual) آن است. روایتی که از حقیقتی از زندگی سخن می گوید و آن را با تمام اجزای وجود (به خاطر والاترین ارزش بودن "زندگی") به صحنه بیان نمایشی درمی آورد. اما زبان حکایت و یا روایت آن در مورد وقایعی از بخش های متنوع زندگی (ازدواج، جنگ، تولد، سوگ و ... ) در واژگان و کلمات ظهور نمی یابد؛ بلکه در علائم، نشانه ها و نمادهای قراردادی این وقایع ظاهر می شود. همین نمادگرایی (symbolism) غنی و پرمایه در رقص های فولکلوریک است که نیاز به رمز گشایی نمادها و نشانه ها (لوی استراوس) را برای تعبیرگران آن لازم می دارد. برای فهم چنین زبان نماد آلود رقص، بایستی مخاطب زبان بستر فرهنگی آن قوم خاص را تا حدود قابل قبولی بشناسد، تا بتواند به کشف رمز و کشف نماد و نهایتاً به معناسازی برسد. از این طریق است که از "زبان نمادین رقص" به سوی مفاهیمی که رقص در هدف خود گنجانیده است دست می یابد؛ فرایندی که از دریافت (reception) تا ادراک (perception) طی می شود و فهمی را از "نوع دیگری از زندگی" (سبکی دیگر) در مخاطب ایجاد می کند. وجود عنصر "ابهام" در این فرایند معنایابی و معنادهی بسیار قابل ملاحظه خواهد بود؛ به ویژه که واژگان معمول در زبان رقص به صفر می رسد و تنها عناصر نمادین و ساختارهای در کنار هم قرار یافته ژست ها (gestures) و حرکات شروع به تکلم می کنند و همین امر باعث می شود تا کانل تعبیر و تفسیر از زبان رقص با تکثر و تنوعی و برخی اوقات نیز بدفهمی رخ دهد؛ البته این فهم زبانی بسته به روشنی و شفافیت بیان فرد یا گروه رقص از یک سو و قدرت و عمق خزانه داده های اجتماعی- فرهنگی و تاریخی مخاطب می باشد.
ادامە در وبلاگ انسان شناسی و فرهنگ
http://t.me/linguisticsacademy