در این کانال مطالبی در رابطه با فلسفه زبان نگرش ها بە مسائل زبانی زبان آموزی، تک زبانگی و چند زبانگی نشانە شناسی تحلیل گفتمان صرف و نحو و آواشناسی زباشناسی نظری و کاربردی رویکردهای زایشی، شناختی، نقشگرا .. د.میرمکری https://t.me/linguisticsacademy
👆👆👆. او فقط زبانشناس نبود
👆👆👆
ويلهـلم ون هومـبولت ( Wilhelm von Humboldt) زماني از دنيا رفت كه مشغول تهيه بزرگترين اثرش در مورد زبان «كاوي باستاني» بود و فقط مقدمه آن با عنوان «ناهمگوني زبانها و تاثير تکامل فكري انسانها» در سال 1836 به چاپ رسيد.
242 سال پيش، فردريک ويلهلم هومبولت 22 ژوئن 1767 در پوتسدام آلمان به دنيا آمد. او فقط زبانشناس نبود. اما در هر سمتي كه بود بهترين بود. مدتي وزير آموزش و پرورش کشور پروس (واقع در کشور آلمان فعلي) بود و نظام آموزش پروسي را که در آمريکا و ژاپن استفاده ميشد، طراحي کرد. به عنوان يک فيلسوف، از مدافعان آزادي در عصر روشنگري بود و افکارش خيلي سريع در کشورهاي انگليسي زبان رواج يافت. او بر نقش آزادي در رشد شخصيت انسانها اصرار داشت. ديپلمات موفقي نيز محسوب میشد. وزير آموزش كشور پروس، سفير در وين و يکي از امضاکنندگان قرارداد صلح در پاريس بود و به اتحاد استراليا با پروس و روسيه عليه فرانسه در دوره جنگهاي ناپلئوني کمک شاياني کرد. هومبولت موسس دانشگاه هومبولت بود و گوته و شيلر از دوستان نزديک او به شمار میآمدند.
برادر کوچکترش هم، الکساندر ون هومبولت، طبيعتشناس و دانشمند بزرگي محسوب میشد.
هومبولت به عنوان يك زبانشناس نقش بسيار موثري در پيشرفت فلسفه زبان داشت. همانگونه كه دكتر مهدي مشکوهالديني در كتاب «سير زبانشناسي» اشاره كرده است:
«به عقيده هومبولت، زبانها از نظر ويژگيهاي ساختاري عمومي، وجوه اشتراك زيادي دارند و به عبارت ديگر قالب زبانها يكي است.
او زبان را ابتدا وسيله تفكر و حديث نفس دانسته است. به اعتقاد او زبان را نبايد صرفا به عنوان وسيلهاي براي ايجاد ارتباط تلقي كرد بلكه نفس ارتباطي و عملي آن را بايد فرعي و ثانويه دانست.
اصل مهمي که مورد توجه هومبولت بود و ميکوشيد تا در بررسيهاي گستردهاش درباره زبانشناسي و زبانهاي گوناگون توضيح دهد، جنبه زايايی زبان بود که بر پايه آن هر سخنگوي زبان با در اختيار داشتن امکانات محدود دستوري و واژگاني میتواند تمامي نيازهاي ارتباطي خود را که در جامعه ممکن است با آن روبرو شود، برآورده سازد.»
هومبولت انديشمندي اصيل در زبانشناسي همگاني بود. او ميان دو گونه بررسي زبان يعني همزماني و درزماني تمايز قائل شد و در بررسيهايش، در جستجوي حقايق زبانشناسي همگاني بود. هرچند که او بر اهميت زبان سانسکريت و نيز زبانشناسي تاريخي و تطبيقي هندواروپايي که ويژگي زمان او يعني سده نوزدهم بود و همچنان گسترش مييافت نيز، آگاهي داشت.
هومبولت نخستين کتاب بزرگ درباره زبانشناسي همگاني که رسالهاي در زمينه انواع زبان انسان بود را نگاشت.
هرچند هومبولت توانايي زباني ذهن را جهاني و همگاني ميداند، ولي تاکيد ميکند که خاص بودن هر زبان از ويژگيهاي خاص گروهي که به آن صحبت ميکنند ناشي ميشود. او عقيده دارد که زبان و فکر هر گروه از مردم که به زبان خاصي صحبت ميکنند، از يکديگر جداييناپذيرست و حتي او از اين هم فراتر ميرود و اظهار ميدارد که زبان هر ملت روح آنان و روح آنان زبانشان است.
@linguisticsacademy
كتابهايي كه به قلم ويلهلم هومبولت نوشته شده است:
1- سقراط و پلاتو در مورد جهان
2- طرحي در جامعهشناسي تطبيقي
3- قرن هجدهم
4- تحقيقاتي درباره ساکنين اوليه اسپانيا با کمک زبان باسک
5- درباره نوشتار و رابطه آن با گفتار
6- درباره زبانهاي کشورهاي درياي جنوب
7- با شيلر و راه تکامل روحي
8- ناهمگوني زبانها و تاثير تکامل فكري انسانها