در این کانال مطالبی در رابطه با فلسفه زبان نگرش ها بە مسائل زبانی زبان آموزی، تک زبانگی و چند زبانگی نشانە شناسی تحلیل گفتمان صرف و نحو و آواشناسی زباشناسی نظری و کاربردی رویکردهای زایشی، شناختی، نقشگرا .. د.میرمکری https://t.me/linguisticsacademy
سوسور در سال ۱۸۵۷ در ژنو به دنیا آمد، خانوادهی او یکی از خانوادههای طراز اول ژنو بود
سوسور در سال ۱۸۵۷ در ژنو به دنیا آمد، خانوادهی او یکی از خانوادههای طراز اول ژنو بود. پدر او رئیس شورای شهر ژنو و از پزشکان صاحبنام بود. پدر بزرگ او از شیمیدانان بزرگ قرن هجدهم به حساب میآمد که عنصر سوسوریت را کشف کرد. فردینان در چنین خانوادهای که لقب اشرافی «دو» را هم بههمراه داشت، بزرگ شد.
بر اساس شرح حال مفصلی که شخصی ایتالیایی در موردش نوشته، سوسور در کودکی مانند سایر بچهها به مدرسه میرود ولی پس از مدتی به پدر و مادرش خبر میدهند که او انگار کندذهن است و با سایر بچههای کلاس نمیتواند هماهنگ باشد بنابراین برای حفظ آبروی خانواده، سوسور را برمیگردانند به خانه و برای او معلم سرخانه میگیرند این در حالی است که او در شش، هفت سالگی یونانی و لاتین آموخته بود، و از کتابهای یونانی و لاتین استفاده میکرد. طبعا فرانسه و ایتالیایی و آلمانی هم بلد بوده! یکی از معلمانی که برای سوسور میگیرند شخصی بود به نام ژوزف ورتهایمر که بعد خود او نیز جزء زبانشناسان طراز اول اروپا میشود. ورتهایمر در آن زمان دانشجوی زبانشناسی تاریخی دانشگاه ژنو بود و درسهایی را که میبایست بخواند و یاد بگیرد برای سوسور بازگو میکرد. یعنی کودک شش، هفتسالهای که قبل از اینکه بداند دودوتا چند تا میشود، دربارهی مطالعات جدید ریشهشناسی زبانهای مختلف اطلاعات داشته و این اطلاعات را ما میبینیم که بعدها در اولین مقالهای که چاپ میکند، آنچنان نبوغی از خودش نشان میدهد که یکباره سوسور تبدیل میشود به یکی از نوابغ بزرگ زبانشناسی عصر خودش. ماجرا اینگونه بود که سوسور در خانه دیپلم میگیرد و بعد تحت تاثیر سیستم خانوادگی در رشتهی علوم دانشگاه ژنو ثبت نام میکند. تا بعد برود آن رشتهی خانوادگیشان مثلاً پزشکی را ادامه دهد. در همان ترم اول میبیند که با علوم طبیعی هیچ سازگاری ندارد. سوسور از دانشگاه ژنو و رشتهی تحمیلی میگریزد و برای تحصیل در رشتهی زبانشناسی تاریخی – تطبیقی راهی لایپزیک میشود. لایپزیک که لقب «پاریس کوچک» داشت با آن ویژگیهای سبک روکوکو خودش مسلماً تأثیر شدیدی بر روی سوسور میگذارد. سوسور در آنجا در دانشگاه لایپزیک ثبت نام میکند و در نهایت دانشجوی افرادی میشود که در همان زمان که دانشجوی دورهی دکترای دانشگاه لایپزیک بودند آنها را به طعنه نودستوریان خطاب میکردند. نودستوریان به معنی منفی؛ چیزی به معنی جوجه دستوری است، زیرا این چهار نفر یعنی بروگمن، ولسکین، اوستوف و دلبروک معتقد بودند که زبان آنچنان قاعدهمند است که میتوان تغییرات آن را مدون ساخت. به هر حال سوسور که در چنین محیطی به تحصیل میپردازد، آن هم در دانشگاهی که در آن ایام مهد پژوهشهای تاریخی – تطبیقی به حساب میآمد.
فردینان پس از دریافت درجهی دکتری، در همان دانشگاه لایپزیک به تدریس مشغول میشود. آنچه سوسور را معروف میکند مقالهای است که در بیست و یکسالگی در مورد مصوتهای زبان هند و اروپایی مادر به چاپ میرساند. کسی باور نمیکند که این نوشتهی همان سوسور جوان است و او این کتاب را نوشته. به طوری که او خود در خاطراتش نوشته که روزی به او گفتند شما با آن سوسور بزرگ نسبتی دارید یا نه. بعد به پاریس میرود مدتی در آنجا بسر میبرد. حتی در پاریس فعالیت زبانشناسیاش طوری است که نشان افتخار به او میدهند. سرانجام دانشگاه ژنو از او دعوت میکند به تدریس در آن دانشگاه بپردازد. در دانشگاه ژنو مانند سایر دانشگاههای آن زمان اروپا هر استادی یک کرسی داشته و آن استاد تا زمانی که خودش تقاضای بازنشستگی نمیکرد یا نمیمرد آن کرسی در اختیارش بود. شخصی بهنام آدولف ریدلینگر کرسی درس زبانشناسی را در اختیار داشت. بنابراین وقتی سوسور وارد میشود، همان دروس تاریخی تطبیقی را تدریس میکند. در نهایت پس از مرگ ریدلینگر کرسی تدریس او را به سوسور میدهند. او سه دوره درس زبانشناسی تدریس میکند و در سال ۱۹۱۳ در سن ۵۷ سالگی فوت میکند. آن سه دورهی کلاسهایش طبعا یک مقدارش به تدریس زبانشناسی تاریخی تطبیقی اختصاص یافت، دانشجویانی میآمدند سخنرانیها را گوش میکردند و بعد قرار شد که بر روی آن صحبتها تحقیقاتی انجام دهند. در دورهی سوم یکی از همکاران سوسور، به نام آلبرت سهشهیه در این کلاسها شرکت میکرد بعد از فوت سوسور، سهشهیه و بالی تصمیم گرفتند، یادداشتهای دانشجویان این سه دوره را بگیرند و کتابی از روی سخنان سوسور تهیه بکنند. طبعاً نوشتهها و یادداشتهای دانشجویان یکدست نبود. هر کس بر اساس علایق شخصی خودش یادداشتهایش را برداشته بود. وقتی این یادداشتها جمعآوری شد، دیدند که بسیار پراکنده است و دقیقا نمیتوان فهمید سوسور چه میخواسته بگوید. بنابراین بر اساس آنچه در پیشگفتار دورهی زبانشناسی عمومی آمده است، تصمیم میگیرند دورهی سوم دروس سوسور را مبنای کار قرار دهند.
L&P..
@linguisticsacademy