ویژگیهای زیر در گفتار زنان به چشم می‌خورد:.۱- زنان از اصطلاحات تحسین امیز بسیار استفاده می‌کنند در حالی که مردان به ندرت انها را د

ویژگیهای زیر در گفتار زنان به چشم می خورد:
1- زنان از اصطلاحات تحسین امیز بسیار استفاده می کنند در حالی که مردان به ندرت انها را در گفتگوهایشان به کا رمی برند اصطلاحاتی چون معرکه ماه، ملوس، هیجان انگیز و غیره.
@linguisticsmirmokri
2- تمایزاتی که زنان در حوزه فوق الذکر ایجاد می کنند بسیار دقیق تر از مردان است مثلا در حوزه رنگها زنان از واژه های شرابی زرد اخرایی سبز فسفری و بژ .
3- مردان بیشتر از زنان از کلمات رکیک استفاده می کنند
4- زنان بیشتر از مردان از سوالات ضمیمه استفاده می کنند:این خیلی خوبه این یکی چطوره(انگار انها مایل هستند دیگران حرفشان را تائید و یا نظری بدهند.
5- زنان بسیار کمتر از مردان حرف یکدیگر را قطع می کنند.
6- زنان بیشتر از مردان از کلمات بچگانه استفاده می کنند
7- کلام زنان جمعی است و کلام مردان رقابتی . به این معنا که زنان در گفتگوهایشان سعی می کنند با یکدیگر همدردی کنند و عقاید دیگران را مورد تائید قرار دهند و حتی از آنها تعریف کنند.در حالی که مردان سعی می کنند از یکدیگر پیشی بگیرند. نکته گیری کنند و روی دست چیزی که گفته بزنند
8- زنان در یک گروه اجتماعی خاص بیش از مردان تمایل به استفاده از صورتهای معتبر و اشکار زبانی دارند و احتمال دارد مقدار به کارگیری از صورتها معتبر زبانی در گفتارشان بیش از ان چیزی باشد که واقعا بوده(نرسیدن به هویت در سایه کمتر استفاده کردن از صورتهای نا معتبر زبانی). اما مردان برعکس انها از صورتهای معتبر زبانی کمتر استفاده می کنند میزان کارگیری صورتهای معتبر در گفتارشان کمتر از ان چیزی هست که واقعا بینشان اتفاق افتاده.
فمنیستها اکثرا این اختلافات را شاهدی برای جایگاه حاشیه ای زنان در جامعه می دانند. در واقع هر چه جامعه سنتی تر و محافظه کارتر باشد این تفاوتها بیشتر نیز خواهد بود.زبان مردانه به عبارتهایی تلقی می شود که مخصوص مردان است و زنان اگر چه آنها را می فهمند اما به کار نمی برند در چنین جامعه ای زبان زنان گونه انحرافی از زبان مردان یا از منظرگاه فوکویی «زبان غیر» نامیده می شود. به بیان دیگر گفتار زنان در چنین جامعه ای در طبقه «زبان عاری از قدرت» جای میگیرد.زبانی که کاربرد آن در یک قشر خاص اجتماعی باعث می شود گوینده فاقد ارزش یا هوشمندی قلمداد شود. اما باید این تفاوت را در موارد عینی تری جستجو کرد . همانطور که گفتیم تفاوت در قدرت باعث ایجاد تفاوت در زبان و حتی نحوه ارائه آن می گردد.
مجتبی دهقان
ویژگیهای زیر در گفتار زنان به چشم می خورد:
1- زنان از اصطلاحات تحسین امیز بسیار استفاده می کنند در حالی که مردان به ندرت انها را در گفتگوهایشان به کا رمی برند اصطلاحاتی چون معرکه ماه، ملوس، هیجان انگیز و غیره.
2- تمایزاتی که زنان در حوزه فوق الذکر ایجاد می کنند بسیار دقیق تر از مردان است مثلا در حوزه رنگها زنان از واژه های شرابی زرد اخرایی سبز فسفری و بژ .
3- مردان بیشتر از زنان از کلمات رکیک استفاده می کنند
4- زنان بیشتر از مردان از سوالات ضمیمه استفاده می کنند:این خیلی خوبه این یکی چطوره(انگار انها مایل هستند دیگران حرفشان را تائید و یا نظری بدهند.
5- زنان بسیار کمتر از مردان حرف یکدیگر را قطع می کنند.
6- زنان بیشتر از مردان از کلمات بچگانه استفاده می کنند
7- کلام زنان جمعی است و کلام مردان رقابتی . به این معنا که زنان در گفتگوهایشان سعی می کنند با یکدیگر همدردی کنند و عقاید دیگران را مورد تائید قرار دهند و حتی از آنها تعریف کنند.در حالی که مردان سعی می کنند از یکدیگر پیشی بگیرند. نکته گیری کنند و روی دست چیزی که گفته بزنند
8- زنان در یک گروه اجتماعی خاص بیش از مردان تمایل به استفاده از صورتهای معتبر و اشکار زبانی دارند و احتمال دارد مقدار به کارگیری از صورتها معتبر زبانی در گفتارشان بیش از ان چیزی باشد که واقعا بوده(نرسیدن به هویت در سایه کمتر استفاده کردن از صورتهای نا معتبر زبانی). اما مردان برعکس انها از صورتهای معتبر زبانی کمتر استفاده می کنند میزان کارگیری صورتهای معتبر در گفتارشان کمتر از ان چیزی هست که واقعا بینشان اتفاق افتاده.
فمنیستها اکثرا این اختلافات را شاهدی برای جایگاه حاشیه ای زنان در جامعه می دانند. در واقع هر چه جامعه سنتی تر و محافظه کارتر باشد این تفاوتها بیشتر نیز خواهد بود.زبان مردانه به عبارتهایی تلقی می شود که مخصوص مردان است و زنان اگر چه آنها را می فهمند اما به کار نمی برند در چنین جامعه ای زبان زنان گونه انحرافی از زبان مردان یا از منظرگاه فوکویی «زبان غیر» نامیده می شود. به بیان دیگر گفتار زنان در چنین جامعه ای در طبقه «زبان عاری از قدرت» جای میگیرد.زبانی که کاربرد آن در یک قشر خاص اجتماعی باعث می شود گوینده فاقد ارزش یا هوشمندی قلمداد شود. اما باید این تفاوت را در موارد عینی تری جستجو کرد . همانطور که گف