یادداشت سارا سیاوشی (زبان اشارە، زبانی برای دیدن) در باور عمومی جامعه شنوایان، زبان گفتاری تنها راه ارتباط برقرار کردن و اندیشیدن

یادداشت سارا سیاوشی( زبان اشارە، زبانی برای دیدن) در باور عمومی جامعه شنوایان، زبان گفتاری تنها راه ارتباط برقرار کردن و اندیشیدن است. اما زبان اشاره ناشنوایان امکانات ارتباطی دیگری را در خود دارد. این زبان از اساس دارای ساختاری متفاوت و مستقل از زبان گفتاری است و شالوده‌اش را عناصر متقاوتی مثل فضا، تصویر، ایما و اشاره تشکیل می‌دهند. در این نوشتار، مختصری از ساختار و دستور زبان اشاره بخوانید.
زبان‎های اشاره زبان‎هایی طبیعی هستند که زبان اصلی یا اول ناشنوایان در مناطق مختلف دنیا محسوب می‎شوند. گرچه هیچ تحقیق رسمی‌‏ای تاکنون دربارۀ تعداد زبان‎های اشارۀ دنیا منتشر نشده است، اما در تحقیقات مختلف از بیش از صد زبان اشارۀ گوناگون نام برده شده است. در این نوشتار به طور مختصر به دستور زبان اشاره ایرانی و دیگر ویژگی‌های اصلی این زبان پرداخته می‌‏شود.
حرکت، فضا و اجزای صورت؛ گرامر دیداری
ویژگی مشترک زبان‎های اشاره خصلت بصری-فضایی این زبان‎هاست. استفاده از فضای اطراف بالای تنۀ انسان در این زبان‎ها منشأ دستور زبان است. مثلاً تطابق اغلب افعال با فاعل تنها از طریق جهت حرکت دست در فضا مشخص می‌‏شود و به این ترتیب در دو جملۀ «کتاب را به او دادم» و «کتاب را به من دادی» تنها جهت حرکت دست در اشارۀ دادن متفاوت است (در اولی حرکت دست از گوینده به سمت سوم شخص و در دومی از دوم شخص به سمت گوینده است). علاوه بر دست‌ها حالت چهره در این زبان‌‏ها نقش اساسی در دستور زبان دارد. بسیاری از اطلاعات دستوری مثل استفهام، مبتداسازی، قید و شرطی‌سازی از طریق حالات چشم، ابرو و لب‌ها بیان می‎شوند. حرکات صورت، اجزاء اجباری دستور زبان اشاره هستند برای همین افراد شنوا وقتی به مکالمات ناشنوایان نگاه می‌‏کنند، به نظرشان می‌‏رسد که آنها در حال ابراز احساسات با صورتشان هستند، در حالی‌که آنها خیلی ساده در حال ادای جملات زبان هستند و حالات صورت کارکردی شبیه نقش‎نماهای دستوری در زبان گفتاری دارد (نقش‌‏نماهای دستوری مانند «اگر» در جملات شرطی، یا «که» موصولی و….)
@linguisticsacademy
در زبان اشاره؛ برای نشان دادن زمان افعال نیز از امکانات فضا استفاده می‌شود. افعالی که هنگام ادای آنها به پشت سر گوینده اشاره شود یا اینکه اشاره از محل عادی تولیدش به سمت عقب متمایل شود، مربوط به زمان گذشته‌اند. به همین ترتیب اشاراتی که از محل اشاره به سمت جلوتر متمایل شوند مفهوم آینده را می‌رسانند. در این حالت کمر و گردن نیز از حالت خنثی به سمت جلوی بدن متمایل می‌شوند.
هر چه زمان مورد نظر از زمان حال دورتر باشد، یعنی به آینده یا گذشته دورتر مربوط باشد اشاره نیز با انحراف بیشتری از محل اصلی بیان می‌شود. در واقع می‌توان یک خط فرضی به نام «خط زمان» (تصویر ۱) را در نظر گرفت که حوزه وسط آن خط مربوط به محل طبیعی تولید اشارات یعنی جلوی بدن گوینده است. این ناحیه به زمان حال مربوط است و هرچه از این ناحیه به عقب‌تر یا یه جلوتر برویم به ترتیب زمان گذشته و آینده مشخص می‌شوند
@linguisticsacademy
بعضی به اشتباه گمان می‌‏کنند که زبان‎های اشاره نمود تصویری زبان‏‌های گفتاری هستند. مثلاً بسیاری زبان اشارۀ ایرانی را نمود تصویری فارسی می‌‏دانند. در حالی‌که زبان‏‌های اشاره زبان‌‏هایی مستقل از (و البته تحت تأثیر) زبان‎های گفتاری پیرامون خود هستند و واژگان و دستور زبان خود را دارند. مثلاً بر خلاف فارسی که ترتیب کلمات آن به صورت فاعل – مفعول – فعل است، در زبان اشارۀ ایرانی ترتیب کلمات جمله بیشتر به صورت فاعل – فعل – مفعول است. مثال دیگر ترکیبات ملکی است؛ در فارسی ترتیب ترکیبات ملکی به صورت متعلق + مالک ساخته می‌‏شود: کتابِ من؛ در حالی‌که در زبان اشاره این ترتیب به عکس است: من + کتاب. @linguisticsacademy
اشارات در زبان اشاره از ترکیب چهار عنصر ساخته می‌‏شوند: شکل پنجۀ دست، جهتپنجه، حرکت دست و محل دست. و هر واژه در این زبان با این چهار عنصر تعریف می‌‏شود. اگر هر کدام از این عناصر تغییر کند، یا واژه بی‌معنا می‌‏شود یا معنای جدیدی می‌‏گیرد. (درست همان‌طور که اگر حروف یک کلمه در زبان گفتاری را عوض کنیم آن کلمه یا بی معنی می‌‏شود یا به یک کلمۀ دیگر تبدیل می‌‏شود). مثلاً در اشارۀ ایرانی دو واژۀ فحش وبدآمدن تنها در محل دست با هم تفاوت دارند. بقیۀ مؤلفه‌های آنها شبیه هم است.
ص۱