در این کانال مطالبی در رابطه با فلسفه زبان نگرش ها بە مسائل زبانی زبان آموزی، تک زبانگی و چند زبانگی نشانە شناسی تحلیل گفتمان صرف و نحو و آواشناسی زباشناسی نظری و کاربردی رویکردهای زایشی، شناختی، نقش‌گرا .. د.میرمکری https://t.me/linguisticsacademy


زبان بدن را چگونه تعریف می‌کنند؟.. زبان بدن ارتباطی بدون کلام است

آن کاری است که یک فرد برای انتقال مفهوم و معنا به فردی دیگر انجام می‌دهد. همه سیگنالهایی که فرد ارسال می‌کند عمدی نیستند و حتی اغلب بد برداشت می‌شوند و یا حتی اشتباه تفسیر می‌گردند. زبان بدن و یا رفتار غیر کلامی بسیار پیچیده و ظریف است. زبان بدن ممکن است ساختار یافته باشد یعنی از توابعی خاص پیروی کند؛ اما در بیشتر موارد احتمالا بدون ساختار است. زبان بدن می‌تواند قابل یاد گیری باشد اما به نظر می‌رسد که بیشتر ذاتی است. جای تعجب نیست که بسیاری از افراد مجذوب زبان بدن می‌شوند. همه ما تماشاگران و روانشناسانی غیر حرفه‌ای هستیم. در ارتباطات محل کار، مصاحبه‌های شغلی، جلسات هیئت مدیره و… ما باید با دقت بیشتری دیگران را زیر نظر بگیریمت بهتر بتوانیم احساسات واقعی آنها و آنچه را که می‌گویند، درک کنیم. بزرگسالان، فریبنده‌های ماهری هستند؛ به دلایل مختلفی به ما آموخته‌اند که خود را به گونه‌ای خاص معرفی کنیم؛ مثلا برای مدیریت تصوری که دیگران از ما دارند، یا برای محفاظت از احساسات دیگران نباید مستقیما منظورمان را به آنها بگوییم؛ یا حتی برای فروش محصولات و ایده‌ها …سیاستمداران و مدیران اجرایی اغلب توسط ...
  • گزارش تخلف

‍ هزار دریغ و افسوس که هم رفت. او که با کوته نوشت نامش به صورت M. A

K Halliday شناخته میشد، «مایکل الکساندر کرکوود هلیدی» نام داشت و به هنگام وفاتش در امروز، ۹۴ ساله بود. مرگ او مرگ مهم‌ترین شخصیت زنده مکتب زبانشناسی انگلستان، و مرگ بزرگترین پایه‌گذار زبانشناسی_نقش‌گرا در بریتانیا بود. شاگرد مستقیم فرث (J. R Firth) بود، و استاد مستقیم دکتر محمدرضا باطنی. استاد دانشگاه لندن بود و سپس پستی emeritus در دانشگاه سیدنی هم به او اعطا شد. او با نظریه «مقوله و میزان» خود سال‌ها در میان نسل اول زبانشناسان ایران حضور داشت، و با معرفی مفهوم «»، نسل ما را شیفته دیدگاه‌های خود ساخت. کتابش با عنوان «درآمدی بر زبانشناسی نقش گرا» از Bible‌های مطالعاتی ما بود و ذهن پویایش تا همین پیرانه سر، دست از خلاقیت و آفرینندگی آموزش به نسل ما برنداشت. فقدانش ضایعه بزرگی است. از نسل او فقط اکنون چامسکی زنده است، که عمرش دراز باد. ...
  • گزارش تخلف

چامسکی در اوئل در همان سال‌های ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۳ و ۶۴ مانند اسلاف خود یعنی زبان شناسان ساختگرا به معنا و معناشناسی توجه چندانی نمی‌کرد

او تنها نحو را بخش زایای زبان می‌دانست. اما در طول زمان لزوم توجه به معنا و بخش معنایی زبان نیز در بررسی‌های زبان شناختی برایش مسجل شد. به همین خاطر بود که در اوائل دهه ۶۰ میلادی (۱۹۶۳ و ۶۴) از سوی دو تن از پیروانش یعنی کتز و فودور اولین نظریات معنا‌شناسی زایشی مطرح شد و در ادامه منجر شد به نظریه‌ای گسترده‌تر موسوم به نظریه معنا شناسی زایشی. چامسکی با عنایت به این که نظریه زبان شناسی زایشی فاقد نظریه معنایی است، این نظریه را در چهارچوب نظری اش جای داد. اگر بخواهم به طور گسترده معنا شناسی زایشی را در این جا بسط دهم و بازگو کنم اطناب ملالت باری است، که مسلما نیازی هم نیست. تنها به طور خلاصه هم نظریه معنا شناسی تعبیری را بیان خواهم کرد و بعدهم نظریه معنا‌شناسی زایشی را عنوان خواهم نمود …نظریه معنا شناسی تعبیری (interpretive semantics): این اصطلاح تعبیری مربوط می‌شود به نظریه معیار (standard theory) از نظریات زایشی. نظریه معناشناسی تعبیری شامل قواعد معناشناختی است که ژرف ساخت (deep structure) را به مولفه‌های معنایی (semantic component) مربوط می‌سازد. با استفاده از قواعد تعبیری معنایی است ک ...
  • گزارش تخلف

…. «معناشناسی زایشی در بستر نحو زایشی»

۱- زبان شناسی زایشی که اول به زبان شناسی گشتاری معروف شد، زبان شناسی درون‌گرا (immanent) است. زبان شناسی درون گرا و زبان شناس درون گرا به دنبال مطالعه‌ی محض زبان هستند فارق از بافت اجتماعی و فرهنگی. این یعنی که برای آن زبان باید فارغ از بافت مطالعه شود. آن‌ها عوامل اجتماعی که بر زبان تاثیر می‌گذارند را در ذات زبان غیر موثر می‌داند. برای همین هم زبان را فارغ از مسائل اجتماعی، فرهنگی، و نقش ارتباطی که دارد. بررسی می‌کنند. چامسکی زبان شناسی درون گرا است. در مقابل چامسکی زبان شناسی دیگری امروزه وجود دارد، که از مکتب پراگ ناشی شده، و موسوم به زبان شناسی نقش گرا است. این زبان شناسان که هلیدی از مهم‌ترین نظریه پردازان آن است، عمیقا اعتقاد دارند، که زبان وسیله‌ی ارتباط اجتماعی است، و نقشی که در این جهت ایفا می‌کند، بسیار حائز اهمیت است. ...
  • گزارش تخلف

۸- رویکرد حوزه‌ای (modularity): در ذهن قوای مختلفی مانند، قوه‌ی هوش، تفکر، استدلال منطقی، فرآیندهای روانشناختی دخیل در ادراک و گفت

قوه‌نطق هم یکی از این قوا است. از نظر چامسکی و زبان شناسی زایشی این قوا از هم مستقل می‌باشند. یعنی هر کدام یک module جداگانه هستند، که عملکرد مستقل داشته، اما در تعامل با هم می‌باشند. برای این که معنای تعامل را بهتر بدانی کافی است که قلب و ریه‌ها را به عنوان دو نظام عملکردی در نظر بگیری. قلب اندامی است که برای خونرسانی دارای نظامی مستقل از سایر اندام هاست. ریه هم همچنین. ریه اندامی است که عملکرد مستقل از قلب و سایر اندام‌ها دارد. اما هر دوی این دو اندام در روابطی خاص با هم می‌باشند، این رابطه رابطه‌ای متقابل و تعاملی است …گفتیم که چامسکی خود را محدود به زبان فارغ از بافت می‌کند. این به این معنا نیست که او تاثیر عوامل دیگر را بر زبان انکار می‌کند. ...
  • گزارش تخلف

زبان‌شناسی شناختی و اهمیت معنا

«یکی از پدیده‌های شگفت‌انگیز درباره زبان‌شناسی شناختی این است که ما را به سوی یک فلسفه متعهد به تجربه‌مندی - واقعیت‌گرایی تجربه‌مند - هدایت می‌کند. این یک نظرگاه فلسفی متفاوت است که مسائل فلسفی را با پرداختن به موضوعات موجه فلسفی، برای بررسی ماهیت حقیقت، معنا، ادراک، ذهن، مفاهیم، خرد، علیت، رویدادها، زمان و حتی اخلاق موظف می‌کند. این نظرگاه چیزی نیست که به زبان‌شناسی «چسبانده» شده باشد، بلکه برخاسته از بنیادی‌ترین شواهد تجربی به‌دست‌آمده از آن است». این پاراگراف را می‌توان چکیده ادعاهای زبان‌شناسی شناختی دانست که جورج لیکاف مبدع آن بود. زبان‌شناسی شناختی رویکردی در مطالعه زبان است که به بررسی رابطه میان زبان انسان، ذهن او و تجارب اجتماعی و فیزیکی او می‌پردازد. به عبارت دیگر، در زبان‌شناسی شناختی تلاش می‌شود با مطالعه زبان براساس تجربیات ما از جهان، نحوه درک و شیوه مفهوم‌سازی میسر شود و مطالعه زبان از این نظر، مطالعه الگوهای مفهوم‌سازی است. با مطالعه زبان، می‌توان به ماهیت و ساختار افکار و ذهن انسان پی برد، با این پیش‌فرض که زبان الگوهای اندیشه و ویژگی‌های ذهن انسان را منعکس می‌کند. مطا ...
  • گزارش تخلف

زبان، افکار ما را رمزگذاری می‌کند و به ما اجازه می‌دهد در تمام موقعیت‌ها با بهره‌گیری از «واحدهای نمادین» (تک‌واژه‌ها، کلمات یا زن

«زبان‌شناسی شناختی» به قلم رضا نیلی‌پور با «یادداشتی بر دو انقلاب شناختی در زبان‌شناسی» آغاز می‌شود. انقلاب اول شناختی با درس‌گرفتن از فجایع جنگ جهانی دوم اعتراضی بود بر سیطره نگاه رفتارگرایانه و مطالعات حیوانی برای شناسایی بهتر انسان. این انقلاب که از نیمه دوم قرن بیستم رونق گرفت، با توجه به تعهدش در تحلیل‌ها به اصول فلسفه تحلیلی و منطق صوری، بیشتر به یک انقلاب علمی ماشینی گرایش پیدا کرد. اما در انقلاب دوم، با اعتراض به نگاه ماشینی نسبت به زبان و بی‌توجهی به هویت فرهنگی انسان، مبانی نظریه زبان و «ذهن غیربدنمند» پیشنهادی در زبان‌شناسی گشتاری (که نوآم چامسکی مبدع آن بود) توسط جورج لیکاف به چالش کشیده شد. در ادامه این یادداشت، گفت‌وگوی رضا نیلی‌پور با جورج لیکاف با عنوان «سیر زبان‌شناسی از انقلاب اول شناختی به علم عصب پایه‌شناختی در فصل اول آمده و فصول دیگر کتاب را گفت‌و‌گوها و مقالات پیرامون نظریه لیکاف و جانسن تشکیل می‌دهند. در فصل آخر نیز یادداشت دیگری از نیلی‌پور درباره نقش یادگیری زبان و ادبیات در «بدنمندی ذهن» با استفاده از نظریات لیکاف، نوروتراپ فرای و ادلمن را می‌خوانیم. در این ف ...
  • گزارش تخلف

به یک خطر بزرگ امپریالیستی برای زبان‌های ملی اروپا شده‌است، زبان‌هایی که دیگر تسلیم این جریان شده‌اند؛ اما من می‌گویم: این موضوع س

آموزش اسپرانتو را به ایشان شروع کنید، و دیگر خطری وجود نخواهد داشت!. پروفسور اومبرتو اکو، به‌خاطر علاقهٔ وافر خود به زبان بین‌المللی اسپرانتو، در ۲۰ ژانویهٔ ۱۹۹۳ با دو اسپرانتودان معروف، در پاریس به بحث و گفتگوی جالبی پرداخت، که متن کامل آن را سازمان جهانی اسپرانتو (دارای روابط رسمی با سازمان ملل متحد و یونسکو) در مجموعهٔ اسناد اسپرانتو تحت عنوان «اسپرانتو و چندزبانگی آینده» به زبان‌های اسپرانتو (با شمارهٔ ۳۲A ۱۹۹۴)، و فرانسوی (با شمارهٔ ۲۷F ۱۹۹۶)، منتشر ساخته‌است. ایستوان ارتل، سردبیر وقت مجلهٔ «اسپرانتو» – ارگان رسمی «سازمان جهانی اسپرانتو» – و فرانسوا لو ژاکومو، زبان‌شناس پاریسی و عضو «آکادمی اسپرانتو»، با اومبرتو اکو در مورد چندزبانگی، ارتباطات بین‌المللی و بین‌فرهنگی، ترجمه، زبان‌های رسمی، زبان‌های دوم، برنامه‌ریزی زبانی، نقش زبان، و ویژگی‌ها و قابلیت‌های زبان بین‌المللی اسپرانتو در این زمینه‌ها به بحث و گفت‌گوی مفصلی پرداختند، که در بخشی از آن اکو می‌گوید [۷]:. حال به بیان نقطه‌نظرم درمورد اسپرانتو می‌پردازم. تا قبل از شش ماه پیش … عقیدهٔ من، تا زمانی که هیچ‌چیزی در مورد هیچ‌یک ا ...
  • گزارش تخلف

اومبرتو اکو، نشانە شناس، فیلسوف و زبان شناس رمان نویس.. اومبرتواکو بیشتر به رمان‌نویس معروف است

درحالی که او در وهلهٔ اول یک نشانه‌شناس و فلسفه‌دان است و در برابر بیش از ۴۰ کتاب علمی و صدها مقاله، تنها ۵ رمان نوشته‌است. وی یکی از مهمترین و پرکارترین اندیشمندان و روشنفکران دنیای معاصر به‌شمار می‌رفت و از جمله مهمترین زبان‌شناسان و نشانه‌شناسان ساختارگرا بود. اکو از طرفداران گفتگوی میان شرق و غرب به‌شمار می‌رفت و از هواداران افزایش ارتباطات و فهم متقابل در محیط بین‌المللی بود و علاقهٔ زیادی به زبان بین‌المللیاسپرانتو داشت …اکو مدتی رئیس دانشکدهٔ انسان‌شناسی دانشگاه بولونیا بود. او همچنین متن‌های آکادمیک فراوانی درزمینهٔ فلسفه، نشانه‌شناسی و نقد ادبی و کتاب‌هایی برای کودکان نوشت. سیارک ۱۳۰۶۹ به نام اوست …زندگی او. اومبرتو در شهر آلساندریا در استان پیدمونت به دنیا آمد. پدرش جولیو که در خانواده‌ای با ۱۳ فرزند بزرگ شده‌بود، قبل از آن‌که به جبههٔ جنگ جهانی دوم برود، حسابدار بود. در طول جنگ، امبرتو و مادرش جیووانا در دهکدهٔ کوچکی در کوه‌های پیدمونت زندگی می‌کردند. [۲] اکو پس از جنگ برای مطالعهٔ فلسفهٔ قرون وسطی و ادبیات وارد دانشگاه بولونیا شد. ...
  • گزارش تخلف

این کانال مطالبی در رابطه با. ➖فلسفه زبان. ➖نگرش‌ها بە مسائل زبانی

➖زبان آموزی، تک زبانگی و چند زبانگی. ➖نشانە شناسی. ➖تحلیل گفتمان. ➖صرف و نحو و آواشناسی. ➖فرهنگ و زبان. ➖برنامە ریزی زبانی. ➖زبان و سیاست. ➖زبان و هویت. ➖زبان و اندیشە.
  • گزارش تخلف

واکاوی جایگاه زبان در افق هستی‎شناسی تودستی هایدگر.. چکیده

زبان در زمرۀ بحث ­برانگیزترین موضوعات فلسفی سدۀ بیستم است. مارتین هایدگر یکی از فیلسوفان این سده است که به زبان و توانش آن اهمیت ویژه‌ای داده است. مقالۀ حاضر سعی می‏کند تا جایگاه زبان در فلسفۀ هایدگر را در ارتباط با هستی‏ شناسی تودستی وی بررسی کند. استدلال می‎شود که این هستی‎شناسی تأثیر قاطعی بر تلقی هایدگر از زبان داشته است. منظور از هستی‌‌شناسی تودستی نحوه ‏ای از مواجهۀ عملی با اشیاء درون جهانی است که میان فاعل شناسا و متعلق آن فاصله ایجاد نمی‏کند. در این مقاله زبان به عنوان یکی از مهمترین اشیای درون جهانی در افق این هستی‏ شناسی مورد بررسی قرار می‏گیرد. رابطۀ میان هستی ‏شناسی تودستی و زبان رادر دو دورۀ تفکر هایدگر پی می‏گیریم. در دورۀ اول تمرکز بر روی بخش‏هایی از وجود و زمان است و در دورۀ دوم دیگر آثار هایدگر بررسی می‏شود. پرسش پژوهش این است که هستی ‏شناسی تودستی چه امکانات جدیدی را در بررسی جایگاه زبان به روی ما می‏ گشاید؟ ...
  • گزارش تخلف