انقلاب‌های علمی در زبان‌شناسی.. چند نقطهٔ عطف در تاریخ علم زبان‌شناسی وجود دارد

انقلاب های علمی در زبان‌شناسی

چند نقطهٔ عطف در تاریخ علم زبان‌شناسی وجود دارد. اولین انقلاب علمی در حوزهٔ زبان‌شناسی، تاریخ‌گرایی است که در قرن هجدهم شکل گرفت. آنچه به‌عنوان شروع انقلاب اول در تاریخ زبان‌شناسی ثبت و ضبط شده، به ۱۷۸۶ بازمی‌گردد و خطابهٔ معروف حقوق‌دان انگلیسی، ویلیام جونز، که وقتی متون سانسکریت را با فارسی باستان و لاتین مقایسه کرد، شباهت‌های فراوانی بین این متون یافت و معتقد شد که این زبان‌ها از یک منشأ واحد، که زبان هندواروپاییِ مادر است، سرچشمه گرفته‌است. این شروع انقلاب اول در تاریخ زبان‌شناسی است. متعاقبِ آن، بحث سرنوشت زبان‌ها، خانوادهٔ زبان‌ها و این‌که این زبان‌ها از چند گروه سرچشمه گرفته‌اند، شروع شد و این اولین انقلاب در تاریخ زبان‌شناسی ذیل عنوان «تاریخ‌گرایی» مطرح شده‌است. در این دوره نگاهِ زبان‌شناسان معطوف به تحولات تاریخی و به‌اصطلاح «در زمانی» بود و تبیین هر پدیدهٔ زبانی را با توجه به گذشته می‌دیدند. این انقلاب با پیدایش گروهی از زبان‌شناسان، که بعدها نودستوریان نام گرفتند، تکمیل شد. آنها به‌دنبال یافتن قوانینی برای تغییرات زبانی بودند.

دومین انقلاب در زبان‌شناسی، ساخت‌گرایی است که فردینان دوسوسور به بنانهادن آن مشهور شد هرچند قبل از وی هومبولت این نظریات را به نحوی بیان کرده‌بود، اما عدم توجه به نظرات وی باعث شهرت کاذب سوسور شد. (A Short History of Linguistics, 1967, p. 150-1511) زبان‌شناسی سوسور واکنشی به تاریخ‌گرایی و انقلاب نخست بود. سوسور پایه‌گذار ساخت‌گرایی است. آنچه سوسور در این بحث مطرح می‌کرد، توجه به وضعیت هم‌زمانی است نه تبیین‌های تاریخی. اما جوهرهٔ بحث سوسور مبتنی بر مفهوم نشانه است. دوسوسور زبان را به‌مثابهٔ یک نظام مورد بررسی قرار داد و زبان‌شناسی همزمانی را از زبان‌شناسی تاریخی جدا کرد. تا آن هنگام، گروه‌های زبان‌شناسیِ دانشگاه‌ها بیشتر به زبان‌شناسی تاریخی می‌پرداختند. «نشانه» ازنظر سوسور واژه است و به یک معنا زبان‌شناسی سوسوری، واژه‌بنیاد است. او از دالّ و مدلول، که دو بخش عمدهٔ نشانه هستند، صحبت می‌کند. سوسور زبان را نظامی از نشانه‌ها می‌داند. این منظرِ سوسور به‌مدت پنجاه سال زبان‌شناسی را تحت تأثیر خود قرار داده‌بود.

عمدهٔ فعالیت‌های زبان‌شناسی در دورهٔ ساخت‌گرایی که به نیمهٔ اول قرن بیستم مربوط می‌شود به صرف یا ساخت‌واژه و نظام واجی و آوایی توجه داشت. البته در این دوره در مکتب پراگ، زبان‌شناسیِ متن مطرح شد. پس طلایه‌ای از تحلیل گفتمان در مکتب پراگ دیده می‌شود. آن مکتب به نقش‌گرایی و کارکردگرایی اعتقاد داشت.

انقلاب سوم در حوزهٔ زبان‌شناسی را نوام چامسکی در سال ۱۹۵۷ با ارائهٔ نظریاتی راجع به دستور جهانی و زبان‌آموزی کودک پدیدآورد. این نظریات باعث ایجاد یک چارچوب نظریِ مهم در علم زبان‌شناسی شد که دستور زایشی نام دارد. انقلاب او از این نظر در خور توجه است که او زبان‌شناسی را نحوبنیاد کرد و «جمله» را واحد مطالعه برای زبان‌شناسی قرار داد؛ بنابراین، زبان‌شناسی یک سیر تکوینی را طی کرد. دیدگاه چامسکی از ۱۹۵۷۷ تا امروز در آمریکای شمالی و رویکرد آن به نام زبان‌شناسی زایشی، تفکر غالب است. این یکی از پارادایم‌های مطرح در زبان‌شناسی امروز است. این رویکرد اولاً در سطح جمله باقی‌مانده‌است و به سطح فراجمله نمی‌رود و ثانیاً به تفکر عقل‌گرایی دکارتی معتقد است. یعنی این نکته بخشی از دانش زبانیِ ما در بدو تولد با ما به عرصهٔ جهان می‌آید. پس معتقد است برخی از ویژگی‌های زبان، ذاتی است.

اما از حدود دههٔ ۱۹۶۰ میلادی، کسانی منظری را مطرح کردند که انقلاب چهارم در زبان‌شناسی شده‌است. آنها تفکر پراگی‌ها را احیا کردند که پارادایم رقیبِ زبان‌شناسی چامسکی است. اگر چامسکی به جمله‌بنیادی و منظر فلسفیِ عقل‌گرایی دکارتی معتقد است، این رویکرد چهارم رویکردی کارکردگرا و نقشگراست که معتقد است واحد مطالعهٔ زبان باید «گفتمان» باشد؛ بنابراین، این رویکرد به‌لحاظ فلسفی، تجربه‌گراست و معتقد است آنچه بالا قرار می‌گیرد، بافت است. این رویکرد، زبان‌شناسی را با جامعه‌شناسی عجین می‌داند. اما رویکرد چامسکی زبان‌شناسی را باروان‌شناسی و نهایتاً زیست‌شناسی مأنوس می‌شمارد؛ بنابراین، دو پارادایم زبان‌شناسی امروز به این دو خلاصه می‌شود.

رویکرد آخر این است که در انگارهٔ ساخته‌شده، «بافت» بالاترین است. بافت عبارت از چیزی است که بر یک شرایط گفتمانیِ محیط است؛ یعنی بافتِ غیرزبانی و بازنمایی بافت را در سه سطح معنایی در زبان بررسی می‌کند. پس این مدل از بافت شروع می‌کند. «بافت» تصویری است که از جهان برمی‌داریم و ملکهٔ ذهن ما می‌شود. وقتی این مفهوم قرار است تبدیل به مفاهیم زبانی شود، صحبت از چهار فرانقش به میان می‌آید. پس این فرانقش‌ها درواقع معناشناسی گفتمان‌بنیاد هستند.

این رویکرد می‌گوید هر جمله‌ای که متعلق به یک متن است،