پژوهش‌های میان‌فرهنگی نشان می‌دهد که تنها گروهی که همیشه ربع صفحۀ «تحقیر»، یعنی ربع صفحۀ مربوط به افراد سرد و ناتوان، را اشغال می‌

پژوهش‌های میان‌فرهنگی نشان می‌دهد که تنها گروهی که همیشه ربع صفحۀ «تحقیر»، یعنی ربع صفحۀ مربوط به افراد سرد و ناتوان، را اشغال می‌کند گروه محرومین اقتصادی است: بی‌خانمان‌ها، دریافت‌کنندگان کمک‌های رفاهی دولتی، فقرا. کادی می‌گوید که «آن‌ها به‌خاطر شوربختی‌شان مقصر دانسته می‌شوند. آن‌ها هم نادیده گرفته می‌شوند و هم گهگاه هدف آسیب فعالانه قرار می‌گیرند.» الگوهای شناختیِ ریشه‌دار ممکن است زمینه را برای بدرفتاری مهیا کند. کادی توضیح می‌دهد که «ناحیه‌ای از مغز است، یعنی قشر جلوی پیشانی میانی (ام. پی. اف. سی)، که برای ادراک اجتماعی ضروری است.» تصویرپردازی‌های اخیر نشان داد که این قشر مغزی در پاسخ به تصاویر افراد بی‌خانمان هیچ فعالیتی از خود نشان نمی‌دهد. کادی اشاره می‌کند: «مردم حتی آن‌ها را انسان نمی‌شمارند.»

داده‌های غیرکلامی عوامل قدرتمندی در ارزیابی ما از دیگران هستند. کادی توضیح می‌دهد که «بسیاری از چیزهایی که دروغ گفتن را برملا می‌کنند، در ناحیۀ گردن به پایین اتفاق می‌افتند. دروغ گفتن به‌صورت فیزیکی و جسمانی فاش می‌شود و نشتی پیدا می‌کند. برای آنکه موثق و معتبر به نظر برسید، رفتار کلامی و غیرکلامی‌تان باید با یکدیگر هماهنگ باشند. کادی علاقه‌مند به شناسایی رفتارهای غیرکلامی‌ای شد که بر صمیمیت و توانمندی دلالت دارند. او می‌گوید که «خوداظهاریِ مناسب، استفاده از طنز، و لبخندهای طبیعی همگی نشانگر صمیمیت هستند، همچنین رفتارهای موسوم به «نشانه‌های صمیمیت»، مانند متمایل و خم شدن به سمت یک نفر، صحبت کردن و برقراری ارتباط در یک سطح فیزیکی، و نزدیک‌تر بودن به‌لحاظ جسمانی، گرچه فاصلۀ ایدئال با توجه به فرهنگ‌های گوناگون بسیار متغیر است.»
@linguisticsacademy
کادی اخیراً شروع به مطالعۀ نشانه‌های غیرکلامی‌ای کرده است که موجب ادراک توانمندی می‌شوند، ادراکی که مستقیماً با جایگاه فرد در سلسله‌مراتب اجتماعی مرتبط است: برای مثال، یک ستارۀ ورزشی از منزلت بسیار بالاتری برخوردار است تا یک کارگر روزمزد. او می‌گوید که «سلطه و قدرت یک فرد تا حدّ بسیار زیادی به ادراک سایرین از توانمندی آن فرد بستگی دارد و استنباط مردم از قدرت و توانمندی بسته به آن است که یک نفر چقدر مسلط به نظر می‌رسد.»

او می‌گوید که «در تمام گونه‌های حیوانی، حالات بدنی‌ای که انبساطی و گشوده هستند و فضای بیشتری را اشغال می‌کنند تداعی‌گر سلطه و قدرت زیادند. اوضاع و حالات انقباضی -دست و پاها مماس بالاتنه و محافظ اندام‌های حیاتی، حالات بدنی‌ای که کمترین فضای ممکن را اشغال می‌کنند- تداعی‌گر قدرت اندک و قرار داشتن در پایین سلسله‌مراتب است. هر حیوانی که فکرش را بکنید، وقتی به دام افتاده باشد، خودش را تا جای ممکن کوچک می‌کند.»
برشی از یک مقالە کە بە کامل آن در لینک زیر دسترسی خواهید داشت.⬇️
http://m.tarjomaan.com/neveshtar/8614
@linguisticsacademy