ازیافت پترودلار، کلید فهم تحولات ایران و خاورمیانه؟

ازیافت پترودلار، کلید فهم تحولات ایران و خاورمیانه؟

زیاد شنیده ایم که در دوران معاصر تحولات تاریخی این حوالی را باید بر اساس نفت فهم کرد، ادعای بزرگی است و صلاحیت اظهار نظر ندارم، ولی اجازه دهید با یک پدیده جالب آشنا شویم: در دوران بالا رفتن قیمت نفت مانند سال های 1974 تا 1981 و همچنین 2005 تا 2014 یک اتفاق ساده می افتد، کشورها صادرکننده نفت (ایران، روسیه، لیبی و اعراب و ...) پول زیادی به دست می آورند که امکان سرمایه گذاری همه آن را در اقتصادشان ندارند، از آن سو واردکننده ها دچار کمبود منابع ارزی می شوند.

کشورهای صادر کننده یا این پول مازاد را باید در کشورهای دیگر سرمایه گذاری کنند یا آن را خرج واردات تسلیحات و دیگر محصولات کنند. اگر چنین نکنند، اقتصاد دنیا به هم خواهد ریخت و خطر بحران و جنگ افزایش می یابد. گفته می شود صندوق های توسعه ملی از همان زمان تاسیس شدند، نوعی سرمایه گذاری که در آن دولت ها نقش اساسی دارند (دولت رانتیر؟). به این گردش دلار نفتی بین کشورهای مختلف "بازیافت پترودلار" می گویند. در شوک نفتی دهه 70، بخش بزرگی از این پول در اوراق خزانه ایالات متحده و بانک های تجاری اروپا و آمریکا سرمایه گذاری شد و صندوق بین المللی پول با همکاری کشورهای صادرکننده، یک برنامه وام دهی برای تقویت اقتصاد دیگر کشورها را به راه انداخت. وام دهی مستقیم بانک های تجاری به دولت هایی نظیر ترکیه و برزیل هم دنبال شد که هرچند آنها را از ورشکستگی نجات داد، ولی تا سالها درگیر پیامدهای منفی آن بودند. کسانی حتی آن را نوعی استعمار جدید نام نهادند.

پس از این دوران رونق، کشورهای نفت خیز معتاد به درآمدهای بالا هم مشکلات زیاد را تجربه کردند، گفته می شود شوروی توانست در دوره بالا بودن درآمدها ضعف های اقتصاد خود را بپوشاند و بلوک شرق را حمایت جدی تری کند، ولی کاهش درآمدها در دهه 1980 همراه با افزایش رقابت نظامی با غرب باعث فروپاشی آن شد! در دوره بعدی از 2005 تا 2014 هم اتفاق مشابهی افتاد، این بار با توجه به تجربه قبلی کمی هوشمندانه تر عمل شد، یادمان باشد استفاده گسترده کشورهای عرب خاورمیانه از نیروی کار دیگر کشورها را هم باید نوعی کمک به دیگر کشورها باید تلقی کرد.

از اوضاع بر می آید که کشوری بتواند همه عایدی و منافع منابع زیرزمینی اش را برای خود بردارد و "مستقل" عمل کند و باید حواسش به نوعی تقسیم کار بین المللی هم باشد، حتی در مورد ایران هم شاید بتوان خرید آن دو میلیارد اوراق قرضه در دولت قبل را در همین راستا دید. اما در این دوره های نفتی اتفاق های سیاسی مهمی افتاده است، در شوک اول انقلاب ایران را داریم و در شوک دوم هم بهار عربی و قضیه لیبی، خطر حمله به ایران هم در همین دوره دوم بسیار جدی بود. دیدگاه جنگ های پترودلار را هم که بسیاری شنیده اند.
قضاوت محتاج رای صاحبنظران است، ولی به نظرم این مفهوم الگوی قابل تاملی برای بررسی رفتار دولت ها در ایران و خاورمیانه است، والله اعلم. 😊

https://goo.gl/2cT0KF

به نقل از کانال راهبرد
@RahbordChannel

https://telegram.me/m_ali_mokhtari