❗️ «استیضاح یا مراسم قربانی؟».. 📌عباس عبدی؛ تحلیلگر سیاسی

❗️"استیضاح یا مراسم قربانی؟"

📌عباس عبدی؛تحلیلگر سیاسی

✍ استيضاح طرح شده در مجلس را چگونه مي‌توانيم تحلیل كنيم؟ به طور قطع انگيزه‌هاي گوناگوني پشت هر استيضاح وجود دارد.

✍ برخي از آنان انگيزه‌هاي شخصي دارند، اينكه چرا فلان فردِ فاقدِ صلاحيت را كه معرفي كرده‌اند در هيأت مديره فلان شركت شستا منصوب نكرده‌اند؟

✍ کسی که از نزدیک اطلاع داشت، نقل مي‌كرد كه اخيراً خواسته‌اند يك عضو هيأت مديره يك شركت درجه۳ را تغيير دهند. عضوي كه مشكلات گوناگوني داشته است. ولي بيش از ده نفر تماس گرفته و از بقاي او حمايت كرده‌اند!

✍ حتي اگر اين فرد با صلاحيت هم باشد، درست نيست كه نمايندگان وارد اين امور شوند، چه رسد به آنكه از نظر مديريت آن مجموعه آن فرد(درست یا نادرست) مسأله‌دار نيز باشد.

✍ برخي دیگر از نمایندگان انگيزه‌هاي منطقه‌اي دارند، براي نمونه خواهان اجراي يك پروژه بزرگ صنعتي در حوزه انتخابيه خودشان هستند. پروژه‌اي كه به لحاظ معيارهاي اقتصادي و ملي اجرای آن مقرون بصرفه نیست و از لحاظ منطق اقتصادی خيانت محسوب مي‌شود.

✍ تأسيس پروژه‌هاي كوچك پتروشيمي و فولاد در مناطق بي‌آب كشور جز ضرر ملی هيچ نتيجه ديگري ندارد. با اين سياست‌هاست كه طرح ملي آبادانی سواحل مكران هيچ‌گاه آغاز نخواهد شد؛ زيرا همه سرمايه‌ها در جاهاي ديگري كه بي‌فايده است خرج می‌شوند.

✍ برخي از نقدها نيز عجیب است. براي مثال وزيري كه از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ در مصدر كار بوده، عملكردش چه خوب چه بد قابل دسترس نمايندگان بوده و مي‌توانستند براساس آن تصميم بگيرند.

✍ حالا اگر در شش ماه پيش رأي بالايي داده‌اند، به طوري كه از دور اول هم بيشتر بوده، پس چگونه مي‌توان توجيه كرد كه در اين فاصله شش ماهه عملكرد متفاوتي از چهار سال پيش داشته است؟

✍ عملكردي كه حداقل ۱۵ماه آن نيز در ذيل نظارت مجلس فعلي بوده است. بنابراين، بايد توجيه ديگري براي اين استيضاح آورد. توجيهي كه احتمالاً بسياري از نمايندگان در ذهن خود دارند ولي آن را بيان نمي‌كنند.

✍ براي شرح اين توجيه بهتر است از تمثيل كمك گرفت. حتماً شنيده‌ايد كه در گذشته براي شخم زدن زمين دو گاو نر را به گاوآهن مي‌بستند و با كشيدن آن زمين را شخم مي‌زدند.

✍ براي آنكه زمين راحت زير و رو شود قبلاً آن را آب مي‌دادند تا زمين از حالت سختي خود بيرون آيد. در طول شخم زدن به مقاطعي مي‌رسيدند كه زمين سفت مي‌شد، احتمالاً سنگ بزرگي در آنجا بود يا زمين خشك بود.

✍ طبيعي است كه فشار بسيار بيشتري بر گردن هر دو گاو وارد مي‌شد؛ ولي آنها متوجه سفت شدن زمين نبودند، هركدام گمان مي‌كردند كه ديگري كم‌كاري مي‌كند و فشار را به او منتقل كرده است، لذا گاو قوی‌تر با سر خود به آن دیگری شاخ مي‌زد و مي‌فهماند كه تنبلي نكن و فشار را به من منتقل نكن!

✍ بنده اين تمثيل را اولين بار در دفاعيه خودم در سال ۱۳۷۲ عنوان كردم كه به زمين سخت خورده‌ايم، نيازي نيست به خودمان و ديگران شاخ بزنيم. اين فشار ناشي از سختي زمين است.

✍ با حمله به ديگران و متهم كردن آنان از سختي زمين كاسته نمي‌شود، چه بسا بدتر هم مي‌شود، چون پس از حذف دیگری، فشار را بايد به تنهايي تحمل كنيم. بايد از اين زمين سخت عبور كرد، و راحت‌ترين راه نيز افزايش كساني است كه آمادگي مشاركت در تحمل بار اين فرآيند مهم را دارند.

✍ مشكل از اينجا شروع شد كه اعتراضات دي‌ماه جاري نشان داد كه زمين سياست به نقطه سخت و خشک آن رسيده، و فشار را بر گرده همه كنشگران سياسي افزايش داده است.

✍ استيضاح مصداق همان حمله نابجاست. نابجا از اين منظر كه فروكاستن مشكلات به تقصیر افراد و عملكرد ضعيف آنها يک خط‌مشي انحرافي است.

✍ اتفاقاً در اين فضا، ممكن است افراد قوي‌تر كه هدف آنان تغيير ساختارهاي معيوب و انجام اصلاحات ريشه‌اي است، بيشتر مورد تهاجم قرار گيرند.

✍ حالا فرض كنيم كه يک مدير بخواهد اصلاحات ساختاري از جمله حذف موانعِ شفافيت را در دستور كار خود قرار دهد. طبيعي است كه پيش از هر اتفاق ديگري نابساماني‌هاي سازمان تحت مديريت خود را آشكار كرده است.

✍ حالا اگر منتقدان با استناد به همين نابساماني‌ها بخواهند او را مورد سوال قرار دهند، در واقع براي شفافيت جريمه تعيين كرده‌اند و بجاي آن براي مديران غيرشفاف، جايزه پرداخت كرده‌اند. اين نحوه رفتار مانع از اصلاحات ساختاري خواهد شد.

✍ اشتباه سیاسی که ممکن است در این میان رخ دهد؛ اين است که استیضاح کنندگان گمان دارند که پیام اعتراضات را شنيده‌اند و با قربانی کردن چند نفر می