راه‌پیمایی اربعین: نگاهی متفاوت

راه‌پیمایی اربعین: نگاهی متفاوت
امیر هاشمی مقدم، دانشجوی باهوش و درسخوان اولین کلاس درس دانشگاه من در سال 1381 بود. او عاشق ایران است و سال‌ها روی شیشه عقب ماشین‌اش نوشته بود «چو ایران نباشد تن من مباد» و با آن همه ایران را وجب به وجب گشت تا بداند عاشق چیست. انسان‌شناس است و عاشق سفر، و از افغانستان تا مغولستان و آسیای میانه هر کجا که نشانی از ایران و زبان فارسی باشد، جست‌وجو کرده است. عشق ایران در او موج می‌زند. تخصص او انسان‌شناسی گردشگری است. این‌ها را نوشتم تا متن زیر را که می‌خوانید بدانید آدم عاشق ایران آن‌را نوشته است. دوست داشتید به کانال او (https://t.me/moghaddames) هم سر بزنید.
---------------------
مهربان‌تر از ما با خودمان
امیر هاشمی مقدم
✅ برای نخستین بار به پیاده‌روی اربعین آمدم. درباره آنچه دیدم و تجربه کردم به زودی خواهم نوشت (فعلا با گوشی بیش از این دشوار است و تا چند روز دیگر هم در سفر خواهم بود). اما آنچه در این چند روز بیش از هر چیز دیگر توجهم را جلب کرد، شیوه نگاه عراقی‌ها به ایرانیان بود. از همان مرز که وارد می‌شوی، با نگاه و سخن و مهمان‌نوازی‌شان، سنگ تمام می‌گذارند. البته شیعیان‌شان (که جمعیت‌شان نسبت به عربهای اهل سنت و کردها بیشتر است) به همه زائران احترام می‌گذارند، اما به ایرانی‌ها بیشتر. چندین بار دیدم که وقتی از یک ایرانی می‌پرسیدند: «ایرانی»؟ و پاسخ بله می‌شنیدند، سرشان را کمی پایین آورده و دو دست را روی سرشان می‌گذاشتند؛ یعنی جای ایرانی‌ها روی سر ماست. اگر هم این کار را نکنند، بی‌گمان با گفتن «حبیبی» یا «اهلا و سهلا» (خوش آمدید) پاسخ می‌دهند.
✅ در این چند روز، پولدار و بی‌پول (که به نظر بیشترشان فقیر یا متوسط می‌آیند) هر چه در توان داشتند وسط گذاشتند برای پذیرایی از مسافران یا به قول خودشان مهمانان امام حسین. چند شیوه خدمات‌رسانی داشتند:
۱- کسانی که شبها به زور، گروه گروه زائران را به خانه‌های کوچک‌شان می‌بردند و خودشان در آشپزخانه می‌خوابیدند تا مهمانان در تنها اتاق خانه بخوابند. شام و شیرینی و میوه و چای هم در اختیار مهمانان بود. حمام خانه هم صد البته.
۲- کسانی که نذر دارند و جلوی خانه‌های‌شان یا در هیئت‌ها آنرا اجابت می‌کنند. واقعا تا آنجا که در توان‌شان باشد نذری می‌دهند. بیشتر خوراکی (از کباب و برنج گرفته تا فلافل، میوه، شیر داغ و...). بسیاری هم چای یا آب سرد می‌دهند.
۳- آنها که هیچ نداشته باشند، دست‌کم درب خانه‌شان را باز می‌گذارند که زائران از دستشویی آن استفاده کنند. گاهی هم یک سه‌راهی برق از خانه‌شان می‌آورند سر راه زائران تا گوشی‌شان را شارژ کنند. عده‌ای هم زائران را که پیاده‌روی کرده و خسته‌اند، ماساژ می‌دهند یا کفش‌های‌شان را واکس می‌زنند. گاهی البته ممکن است یکی هم نذری بدهد، هم زائران را شب به خانه‌اش ببرد و هم درب خانه‌اش باز باشد برای استفاده زائران از دستشویی. خلاصه هر کس تا آنجا که از دستش بر بیاید، یاری می‌دهد.
✅ اینها را آنهایی که به اربعین رفته باشند، تجربه کرده و می‌دانند. چنین مردمان همسایه‌ای سزاوار این نیستند که با پخش یک عکس یا کلیپ جعلی، متهم به دست‌درازی به دختران ایرانی شوند و از مسئولین انتظار جلوگیری از ورودشان به ایران را داشته باشیم. بیشتر شهروندان کشورهای همسایه، به‌ویژه همانهایی که ما کمتر به آنها توجه می‌کنیم (همچون عراق، پاکستان و افغانستان)، واقعا هم به ایران بسیار علاقه‌مندند و هم بهترین متحدان ما هستند (کافی است بدانیم در نظرسنجی‌های جهانی، بیشترین نگاه مثبت به ایران را پاکستانی‌ها دارند).
✅ چندین سده است به بهانه‌های گوناگون میان‌مان تفرقه می‌افکنند تا از آب گل‌آلود، ماهی بگیرند. اگر نمی‌توانیم موقعیت‌های خوب بیافرینیم، دست‌کم موقعیتهای خوب‌مان را هم ویران نکنیم.
✅ دیگر نوشته‌های مرا می‌توانید در کانال مقدمه (اینجا) (http://t.me/moghaddames) بخوانید.

(اگر این نوشته را می‌پسندید، برای دوستان‌تان هم بفرستید.)