🔸حکمتیار و ما در دنیای موازی.. ✍مرتضی سیمیاری / جامعه نو

🔸حکمتیار و ما در دنیای موازی

✍مرتضی سیمیاری / جامعه نو
در وزارت خارجه نقل است که هر گاه در مجامع بین المللی علیه ایران رای گیری می شود،مقامات دستپاچه به سراغ تابلوشمارش آراء می روند تا ببینند چه کسی علیه تهران رای داده است. البته ایرانی ها در این لیست قطعا به سراغ آمریکا، اروپایی ها ،حتی هند و به تازگی عربستان و اغلب اعراب نمی روند.اما برایشان مهم است تا بدانند که چین، روسیه و متحدان هم قسم شده رایشان را چگونه به سبد ریخته اند!
ماجرای جالبی است، وقتی معلوم می شود، لبنان، سوریه و برخی کشورهای آفریقایی رایشان مطابق نظر ایران نیست. نمونه اش آرای منفی و گاها ممتنع متحدان استراتژیک ایران در جلسات شورای امنیت ما بین سال های 2011 تا 2015 که بلای جان مردم و حکومت شد.رابطه ایران با شرکا و همکارانش مرثیه ای پراشک و درد است و نمونه های آن فراوان.

پس از صدری ها در عراق که هوادارانشان مقر دیپلماتیک ایران را به آتش کشیدند و قبل تر حماس که تن به توصیه های تهران در سوریه نداد،حالا رهبر حزب اسلامی افغانستان هم که روزگاری نه چندان دور نان و نمک ایران را خورده است،امروز خود را دشمن کشور می خواند.گلبدین حکمتیار در مصاحبه با روزنامه شرق الاوسط گفته است که:«هر بلایی بر سر مردم افغانستان می آید زیر سر ایران است»حکمتیار در این مصاحبه آلزایمر سیاسی هم گرفته و با فراموش کردن خدمات ایران در پایگاه پازوکی در جلیل آباد ورامین نسبت به جنگجویان حزبش می گوید:«هیچ گاه از ایرانی ها کمکی نخواسته و آن ها بر سرش با بوش معامله کرده اند!»

از این دست مصائب و نان به نرخ روزخورها اطراف کشور زیاد است،نمونه آخرش قطر که قرار است در محاسبات تهران متحد محور مقاومت باشد و به جایش نسخه شفا بخشی از روش های دور زدن تحریم ها را از ما یاد بگیرد،اما روز گذشته به یک قطعنامه ضد ایرانی در نقض حقوق بشر رای منفی نداده است. حالا وقت آن رسیده که یک سوال جالب توجه را مطرح کرد،چرا ماجراهای جهانی،آن گونه که ما می خواهیم پیش نمی رود؟وسیاست خارجی مطلوب ما در یک دنیای موازی سیر می کند.

اخیرا یکی از وعاظ مشهور و نزدیک به مخالفان دولت در نطقی به انتقاد از خط و مشی ترسیم شده توسط بهزاد نبوی در وضعیت بین المللی کشور پرداخته،اما در لابه لای سخنانش سوالی بدون پاسخ را هم مطرح کرده و گفته است:«راستی چه شد بوسنی و هرزگوین از ایران جدا شد؟»حالا وقتش رسیده ایشان به پاسخش برسد:«حواریون و همراهان کشور یک به یک آب می روند و غیب می شوند،زیرا آن ها بر اساس مصالح و منافع خود عمل می کنند نه خواسته های ایران».

از همین رو، در دورانی که ایران،سودای سنگر گیری در بالکان را داشت،علی عزت بگوویچ که هم شاعر بود وهم فیلسوف،سمت آمریکایی ها چرخید،برادران بوسنیایی ترجیح می دادند،علیه ایران در سازمان ملل قطعنامه امضاء کنند! آن هم درست در زمانی که پول،اسلحه و نیروی ایران در آنجا مشغول کار بود. بوسنی به خط آمریکایی ها در آمد،اما آیا این کشور آخرین بیعت شکن با تهران بوده است؟ آن هایی که پاسخشان مثبت است،سری به بازی های پنهان عراق،لبنانی ها و حتی بشار اسد بزنند و ببینند که او چگونه در حال خالی کردن زیر پای ایران در مرزهای اسرائیل است.

تمام این ماجراهای ریز و درشت درس عبرت بزرگی در خود دارد،که می توان همه آن را در یک جمله خلاصه کرد:«ایران متحد استراتژیک دائمی و قابل اتکایی ندارد و البته که هیچ کشوری سرنوشتش را به قضا و قدر دیگری در جهان وابسته نمی کند تا جان بکند،و کالای بنجل تحویل بگیرد»
راه حلی که درآن از سیاست گذاران می خواهد،بجای بازی های ماجراجویانه که نهایتش تسلیم و یا نا امیدی است،به درون خانه بازگردند و خودی ها را دریابند.صدای خنده رضایت کارگران،معلمان،دانشجویان و سایر اقشار بسیار شیرین تر از قهقه شیوخ عرب و دیکتاتورهای بدوی در آفریقا و شمال خاورمیانه است.
🔹اقتصاد در کذر زمان:
@m_ali_mokhtari