✅نوبل اقتصاد ۲۰۱۷ به اقتصاد رفتاری رسید …✍️محمد علی مختاری

✅نوبل اقتصاد 2017 به اقتصاد رفتاری رسید.

✍️محمد علی مختاری

◀️ریچارد هال تالر، یکی از بنیانگذاران اقتصاد رفتاری از دانشگاه شیکاگو، جایزه نوبل اقتصاد در سال 2017 را برای تشریح این حقیقت که چگونه ضعف های ذهن انسان بر تصیم سازی ها و در نهایت بر بازارها اثر گذار است، دریافت کرد. وی همچنین با طراحی آزمایش ها و شواهدی نشان داد، ضعف های ذهن انسان مانند عدم عقلانیت و کنترل ذهن می توانند کاربردهای فراوانی برای سیاست گذاران و نو آوران داشته باشد.

◀️نویسنده کتاب ارزشمند و پرفروشترین کتاب سال 2008 با عنوان "Nudge" به معنای "اشاره و یا تماس کوچک"، در یک دهه اخیر پلی بین رواشناسی و اقتصاد برقرار کرد و مورد تحسین بسیاری از صاحب نظران قرار گرفت.
کتاب مذکور استدلال می کند که به منظور بهبود نوآوری ها در دنیای امروزی باید آنها خود را در مواجهه با مکانیزم های تصمیم گیری های انسانی تنظیم کرده و به عبارت دیگر، نوآوران باید معمار انتخاب مصرف کنندگان باشند.

◀️ایده اصلی کتاب نیز این است که موفقیت نوآوری نباید بر روی تغییرات در ترجیحات مردم استوار باشد بلکه تلاش برای تغییر آنچه مردم بدان اعتقاد دارند، چه با نیروی (اجبار) یا استدلال (متقاعد کردن) پرهزینه است و به ندرت موفق خواهد بود.
در عوض، نوآوری ها باید با تأثیر بر روی آنچه که مردم در مورد آن فکر می کنند، به آرامی مردم را هدایت کنند و عنوان کتاب نیز به همین ایده یعنی اشارات آرام ، کوچک و تدریجی اشاره دارد. چنین اشاراتی مردم را به اندیشه واداشته و باعث می شود افراد روش های جدید و متفاوت را به منظور ایجاد پاسخ دلخواه آزمون کنند.

◀️چنین نوآوری های نه تنها از جنبه تجاری دارای اهمیت هستند، بلکه در طراحی سیاست نیز می تواند بسیار کارگشا بوده و اثرات اجتماعی و توسعه ای مثبتی به همراه آورد. به عنوان نمونه در بخشی از کتاب Nudge به این نکته اشاره می شود که نوع انسان به طور طبیعی چه در اندیشه و چه در عمل تنبل بوده و با طراحی آزمایش ها و شواهدی نشان می دهد در میان دوراهی های متعدد، اغلب انسانها به جای انتخاب بهینه، به نادرست مسیر ساده تر و با دشواری کمتر را بر می گزیند و شوربختانه معمولاً چنین مسیرهایی بی فایده بوده و موجب می شود افراد مدت زیادی آنها را انجام دهند و در عوض راه های جدید را امتحان نکنند.
به عنوان نمونه وی از نتایج پژوهش ها به یک توسعه سیاستی ارزشمند می رسد.: نوآوری های موفقیت آمیز آنهایی هستند که مردم را آسان تر و راحت تر می کند.
◀️یک واقعیت دیگر که به عرصه آزمایش گذاشته می شود این است که انسان دارای دو سبک تفکر متمایز است که تکیه بر هریک از آن دو سبک موجب تفاوت میان انسانها می شود:
1️⃣تفکر انعکاسی یا "سیستماتیک"،که فرد اندیشه می کند و این اندیشه کاری سخت، انرژی بر و آگاهانه است.
2️⃣تفکر اتوماتیک یا "محیطی" که سریع، غریزی، ضربه پذیر و بسیار مستعد خطا است.

◀️ پیشتر دانیل کاهنمن دیگر نوبلیست اقتصاد نیز در کتاب اندیشه سریع و آهسته، به این دونوع اندیشه در قالب سیستم های 1 و 2 ذهن انسان اشاره کرده بود لیکن در پژوهش ریچارد تالر ضمن تایید دستاورد کاهنمن به توصیه های سیاستی نوآورانه و ارزشمندی اشاره می شود که اکثر آنها حول دو محور هستند:
لنگرها و تعصبات سیستم اندیشه سریع و تنبل را اصلاح کن و همزمان انسانها را به سمت و سوی اندیشه عمیق تر هدایت کن.

◀️وی برای نمونه مثال هایی ارزشمند را ذکر می کند که در تمامی آنها نیازی به اجبار و اقناع افراد نبوده و استفاده از نیروی اندیشه، محرک تغییرات است.
در باقی مانده ی کتاب کالر استدلال می کند که سیستم اندیشه تنبل چگونه موجبات تصمیمات نادرست را فراهم می کند و چند سوگیری ویرانگر ذکر می شود که به طور خلاصه به برخی از آنها می پردازیم:

1️⃣گریز از شکست: انسانها بیش از حد ترجیح می دهند شکست نخورند تا اینکه در اثر پیروزی شادکام شوند.
2️⃣نزدیک بینی: انتخاب ما بر اساس سود کوتاه مدت انجام میشود نه هزینه های دراز مدت.
3️⃣سازگاری: ما تمایل داریم انتخاب هایمان را با رفتار و انتظارات دیگران مطابقت دهیم.
4️⃣تمایل ابتدا نگر: انتخاب ما بیش از حد متکی به بخش اول اطلاعات ارائه شده به ماست. به عنوان نمونه هنگامی که سازمان های خیریه برای پول درخواست می کنند، توصیه می شود ابتدای گزارش خود را بسیار جدی تر بگیرند.
5️⃣خوش بینی بیش از حد : انتخاب هایی که توسط سیستم اندیشه سریع گرفته می شوند، بیش از حد خوشبینانه هستند.

◀️موارد ذکر شده هریک می توانند فرصتی برای طراحی سیستم های مبتنی ب