📈تورم و تنبیه.. ✍دکتر محمد طبیبیان

📈تورم و تنبيه

✍دکتر محمد طبیبیان

آيا زمينه هايى مى توان يافت كه فعالين اقتصادى در خور شماتت يا تنبيه قانونى باشند؟ پاسخ مثبت است، براى مثال فروش متقلبانه اجناس، ارائه اطلاعات غلط مانند فروش كالاى چينى به جاى كالاى ساخت آلمان، فروش كالاى زيانبار كه مردم در نگاه اول متوجه عيب آن نمى شوند مانند شامپويى كه با مواد نا سالم توليد شده يا دارويى كه مدت مهلت مصرف آن گذشته باشد. يا اقدامى كه از چشم مصرف كننده به دور باشد مانند مكانيكى كه ادعا كند قطعه فابريك بر روى اتومبيل قرار داده در صورتى قطعه تعميرى به كار برده است. يا احيانا اطبايى كه در بيمارستان بدون ضرورت عمل جراحى انجام مى دهند و يا قطعه هندى استفادم مى كنند و قيمت جنس سوييسى از بيمار طلب مى كنند. يا هر كاسبى كه نوع كالا و قيمت آن را به صورت شفاف در معرض ديد قرار ندهد، يا حاضر به قبول كالاى معيوب مرجوعى نباشد...در كشور هاى پيشرفته با اين گونه موارد در چارچوب قوانينى برخورد مى شود كه قوانين 'حفظ حقوق مصرف كننده و تجارت منصفانه مشهور' است. در دهه ١٣٧٠ لايحه اى با اين هدف تنظيم شد كه در دولت توسط فردى كه نام ايشان اخيرا هم مطرح شده تبديل به شير بى يال و دم و اشكم شد و در كميسيون بازرگانى مجلس وقت هم كلا دفن شد. بنا بر اين به جز قوانين زيانبارى كه ريشه آن ها ميراث قبل از انقلاب است، در كشور ما قانونى در سطح موجود دنيا وجود ندارد.
اما اين نكته رافع واقعيت ديگرى نيست. امروزه يك نتيجه تثبيت شده علم اقتصاد اين است كه تورم يا رشد مداوم سطح قيمت ها عمدتا يك پديده پولى است. هر مقام و تشكيلات يا مرجع تصميم گيرى كه موجب رشد نقدينگى شده موجد تورم است.
افزايش سطح عمومى قيمت ها، ومتعاقب آن كاهش ارزش پول كه خود را در افزايش قيمت ارز، طلا و مانند آن نشان مى دهد هم تابع و نتيجه همان افزايش نقدينگى است.
به همين دليل نيز نه مردم، ونه كسبه و نه تجار و توليد كنندگان هيچ كدام نقشى در شرايط تورم و بحران اقتصاد كشور ندارند. بنابر اين هيچ مبناى علمى و اخلاقى براى سر زنش فعالين اقتصادى نمى توان يافت. دست درازى به حقوق مالكيت و اموال مردم هم به همين ترتيب به جز بر مبناى رفتار دلبخواه قابل توجيه نيست. اهميت مسئله هم از نظر اين جانب در عواقب در دناك اقتصادى است كه با اين شيوه ها ايجاد خواهد شد و گريبان همه را خواهد گرفت.
منبع:
@MohammadTabibian

🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari