‼️هان ای دل عبرت بین، از دیده عبر کن هان.. 📌محمدعلی شهابی

‼️هان ای دل عبرت بین ،از دیده عبر کن هان

📌محمدعلی شهابی

✍سفارت به دست انقلابیون افراطی تسخیر می شود ، به استناد اسناد عادی و ارتباطی که بین دو دولت رد و بدل شده و از انجا که او نماینده ایران در مذاکرات مختلف با امریکایی ها بوده ،امضایش پای اسناد است

✍با بهانه مشورت سیاسی او را از سفارت ایران در سوئد به تهران فرا می خوانند

✍قبل از امدن به تهران، وزیر خارجه سوئد با او تماس گرفته و او را از امدن به تهران باز می دارد به او هشدار می دهد که نقشه بدی برایش دارند و نرود.

✍ او قبول نمی کند و پاسخ می دهد مسایل داخلی کشورش را نمی تواند رها کند ،از وزیرخارجه سوئد اصرار و از او انکار و در نهایت وارد تهران می شود.

✍بازرگان می گوید چرا به تهران امده و او پاسخ میدهد وزیرخارجه[قطب زاده] تماس گرفته تا برای مشورت برگردد.

✍با وزارت تماس گرفته و از امدنش خبر می دهد کمال خرازی تلفن را پاسخ داده و میگوید قطب زاده حضور ندارد و قرار ملاقات برای 9 شب تعیین می شود او به وزارت خارجه می رود و از انجا مستقیم راهی زندان می شود.

✍به اتهام جاسوسی برای امریکا به اعدام محکوم می شود و قرار بر این می شود که دو روز بعد از محاکمه و یک روز قبل از عید اعدام شود

✍ بازرگان وساطت می کند با ایت الله خمینی دیدار کرده و اعدامش به حبس ابد تبدیل می شود[بعدها از قطب زاده که او هم از پس روزگارراهی زندان می شود،سوال می کند چرا او را با دروغ به تهران فراخوانده وقطب زاده می گوید او اینکار را نکرده بلکه کمال خرازی امضای او را جعل کرده و پای درخواست بازگشت را امضا کرده است]

✍ او بیست سال در زندان بدون ملاقات روزگار می گذارند.بعدها انقلابیون تسخیرکننده،بازجوها ،قاضی و همه انهایی که در این جنایت بزرگ شریک بودند یکی پس از دیگری به منزل او امده و طلب حلالیت و غفران می کنند،محمدی گیلانی قاضی صادر کننده حکم در بیمارستان از او طلب حلالیت می طلبد،اصغرزاده اصلاح طلب خط امامی و تسخیرکننده سفارت ومحمدجواد مظفر به منزل او رفته وتقاضای بخشش می کنند،عباس عبدی بازجوی اوادعا می کند فردی شبیه به او به نام حسن عباسی بازجویش بوده
و حقش 5 سال زندان بوده است نه بیست سال.

✍او اکنون از زندان ازاد شده ولی در حصر بوده و 37 سال است که اخرین فرزند خود را ندیده است.

✍انقلابیون تسخیرکننده نمی دانستند روزی فرزندانشان در خاک کشوری زندگی خواهند کرد که اکنون سفارتش را تسخیر می کنند.

✍حال که بی گناهی اش تقریبا ثابت شده وهمگان از او حلالیت طلبیده اند همسرش می گوید بازرگان گفته است تا زمانی که این ادم متهم به جاسوسی و در زندان باشد دستهای بازرگان از قبر بیرون خواهد ماند .

✍از دیگر اتهامات او تلاشش برای انحلال مجلس خبرگان و حذف ولایت فقیه از قانون اساسی و حدف روحانیت از ارکان تصمیم گیری بوده و البته همان اوایل انقلاب از اینده کشور و ایران احساس بیم و خطر کرده بود.

✍اوبعدها، در سال 81 ودر مقاله ای نوشته بود که تنها راه نجات ایران برگزاری رفراندوم و تعیین نوع حکومت است وجز این هیچ راهی برای اصلاح وجود ندارد.او به دلیل نوشتن این مقاله باز هم محکوم شده بود.

✍او معتقد است جبهه ملی انقلاب را پیروز کرد نه روحانیت و انها ان را مصادره کردند

✍ ازشکنجه های روحی و تحقیرهایی که در زندان بر سر او اورده اند می گوید.تا هفت سال اجازه پوشیدن دمپایی نداشته است حتی کفشی که با پتو درست کرده بود را هم از او گرفته بودند

✍وقتی که او را به بیمارستان سعادت اباد اعزام می کرده اند به همراه دو زندانی دیگر انها را به دم الاغ بسته و الاغ ها را هم به صورت ستونی به یکدیگر بسته تا در خیابان و بین مردم تحقیر شوند غافل از انکه عزت دست خداست و انهایی تحقیر شده اند که اکنون حلالیت طلبیده اند.

✍اری این است بخشی از سرگذشت معروفترین زندانی سیاسی ایران،مهندس عباس امیرانتظام سخنگوی دولت موقت و سفیر ایران در کشورهای اسکاندیناوی که از گفتگوی حسین دهباشی تاریخ پژوه با او استخراج شده است

✍این گفتگوی ارزشمند و حدودا دوساعته را از این لینک تماشا کنید.گفتگویی غم انگیز همراه با اشک و اه و حسرت.ان را از دست ندهید. بعد از شنیدن صحبت های امیرانتظام بی درنگ اشک ریختم

✍اگر ارزوی ما این است که اینده ایران مثل گذشته اش نشود باید با تماشای این گفتگو حس انتقام ،کینه و عداوت را کشته و عطوفت و مهربانی را جایگزین کرد و رشد داد

✍کاری که امیرانتظام در بیمارستان پارس انجام داد و از قاضی صادر کنده حکم که این روزگار را بر