✅اقتصاد سیاسی خصوصی سازی.. ✍دکتر امیر حسین خالقی

✅اقتصاد سیاسی خصوصی سازی

✍دکتر امیر حسین خالقی

معمار اصلی اصلاحات روسیه، یگور گایدار، زمانی گفته بود بازار به خودی خود مشخص نمی‌کند که چه کسانی قرار است از خروجی اقتصاد نفع ببرند؛ بازار را می‌توان در ساختارهای اجتماعی متفاوتی به کار گرفت و همه چیز بستگی به توزیع قدرت سیاسی و مالکیت دارد.

آنچه می‌توان از مرور تجربه روسیه هم آموخت جز این نیست که تا وقتی که نتوان قدرت سیاسی را از مالکیت جدا کرد، نمی‌توان امیدوار بود که حتی بازار به مفهوم درست آن به وجود بیاید و تولید ثروت به پیشرفت جامعه بینجامد. در واقع حکومت قانون و مالکیت خصوصی و دولت محدود بخشی جدایی‌ناپذیر از اقتصاد بازار آزاد است. در روسیه با سابقه بیش از 70 سال حکومت حزب سرخ چنین شرایطی وجود نداشت.

الگوی سه بخشی (دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی) بانک جهانی به ما می‌آموزد که در نبود جامعه مدنی قدرتمند، غریب نیست که تجربه روسیه دوباره تکرار شود؛ تا زمانی که نهادها و تشکل‌های مردمی و رسانه‌های فراگیر در این فرآیند مشارکت نداشته باشند و نور به راهروهای تاریک سیاست نتابانند، تکثیر نورچشمی‌ها، فساد گسترده و خصولتی شدن ناگزیر خواهد بود.

امید بستن به خیرخواهی این یا آن سیاستمدار هم خطاست، مدت‌هاست آموخته‌ایم که فساد پدیده‌ای ساختاری است و نمی‌توان آن را به سوء نیت این یا آن گروه سیاسی تقلیل داد، وقتی منطق سیاسی حاکم شود، بدیهی است که بهایش کارآیی کمتر اقتصاد خواهد بود. اما راه چاره چیست؟ بانک جهانی برای حرکت در جهت استقرار "حکومت قانون" سه محور اصلی را پیشنهاد داده است که به کار مملکت آریایی اسلامی ما هم می آید: "ایجاد اراده سیاسی برای بهبود میان گروه‌های ذینفع قدرتمند"، "مشارکت دادن و درگیر کردن گروه‌های مختلف شهروندان" و "ارتباط گسترده و تعامل با دیگر کشورهای جهان".

برای آنکه تصویری از وضعیت «حکومت قانون» در ایران در مقایسه با دیگر کشورها داشته باشیم، بد نیست به یک شاخص معتبر جهانی به همین نام اشاره کنیم که به نظر می‌رسد برای ارزیابی قابلیت توسعه کشورها شاخصی بهتر از آن نداریم؛ شاخص حکومت قانون نشان می‌دهد که ایران در میان 113 کشور جهان در رتبه هشتاد و ششم قرار دارد، این بدان معناست که راه درازی در پیش داریم؛ راستی تا 1404 زمان زیادی باقی نمانده است!

لینک یادداشت دنیای اقتصاد:
https://goo.gl/uSogxK

🔹کانال اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari