🔹سیاست ارزی چین حفظ ارزش اسمی نبود. چین با حفظ ارزش واقعی ارز بود که به انباشت ثروت دست یافت

🔹سیاست ارزی چین حفظ ارزش اسمی نبود. چین با حفظ ارزش واقعی ارز بود که به انباشت ثروت دست یافت. اما چون تورم چین زیر ۲درصد و گاهی حتی صفر درصد بود، حفظ ارزش واقعی همانند حفظ ارزش اسمی می‌نمود. ما با بدفهمیدن سیاست ارزی چین و داشتن تورم‌های ۲۰درصدی، زمینه نشت ثروت را فراهم کردیم. نشت ثروت رفته‌رفته دولت ما را بدهکار کرد.

🔹نشت ثروت کشاورزان را از زراعت به زاغه‌نشینی کشاند. نشت ثروت کارگاه‌ها را ورشکسته کرد. نشت ثروت منابع بانک‌ها را کاهش داد تا بیمار شدند. بیماری بانک‌ها اقتصاد را به رکود کشاند. نشت ثروت اندوخته‌های کارمندان در صندوق‌های بازنشستگی را کاهش داد تا جایی که به‌زودی از عهده تعهداتشان به بازنشستگان بر نخواهند آمد.

🔹از سویی سیاست ارزی چین برای تولید‌کننده و کارگرانشان نفع داشت، اما از سوی دیگر هزینه مصرف را نیز برایشان افزایش می‌داد. به بیان دیگر، این سیاست در کوتاه‌مدت لذت بهره از زندگی را کاهش می‌داد. کلیت جامعه چین تصمیم گرفت که در بلندمدت نفع انباشت ثروت از سختی ناشی از کاهش مصرف بیشتر است. بنابراین سیاست ارزی و پولی درست اتخاذ و اجرایی شد.

🔹اگر کلیت جامعه ایران این هزینه و فایده را نفهمد، هر دولتی که سیاست ثبات ارزش واقعی ارز را به‌جای سیاست کنونی ثبات ارزش اسمی ارز اتخاذ کند، در انتخابات بعد از قدرت عزل خواهد شد. هر زمان این فهم حاصل شد، اجرایی کردن بازار دلار با عرضه محدود به صادرات «غیرذخایرملی» کار آسانی ا‌ست. امروز، فهم و اجماع ملی پیرامون هزینه و فایده انباشت ثروت در جامعه، گلوگاه رشد اقتصادی کشورمان است.

🔹اقتصاد درگذر زمان:
@m_ali_mokhtari