مکتب نیاوران یا مکتب امیرآباد++🔴

مکتب نیاوران یا مکتب امیرآباد++🔴
✅برای آدمی مفهوم است که رسانه ها بخواهند قدری اغراق بکنند تا توجهی را بر انگیزند و با یک ساده سازی هیجانی ایجاد کنند اما اگر این نمک بیش از اندازه باشد غذا آنقدر شور می شود که دیگر خوردنی نخواهد بود. حکایت مکتب نیاوران نیز به همین قیاس است و این حجم حساسیت روی آن دیگر نشان از یک کنجکاوی ژورنالیستی نیست بلکه از طرحی برای ایجاد انحصار و مجال ندادن به رقبای بالقوه خبر می دهد. سالهاست که در این شیپور دمیده می شود که اساتید و فارغ التحصیلان موسسه عالی پژوهش در مدیریت و برنامه ریزی (در برنامه ریزی و توسعه سابق) زمام اقتصاد ایران را به دست گرفته اند و پدر معنوی این جریان یعنی دکتر طبیبیان مثل گولن از آمریکا هدایت امر اقتصاد ایران را در دست دارد. البته این جریان تبلیغی خوراک خوبی برای اذهان ساده ای است که دنبال جاسوس یابی و کشف مصادیق نفوذ هستند. واقعیت همین است که در عرصه رقابت کاری کنیم تا نهادهای اطلاعاتی به رقبا حساس شوند تا مبادا جا برای حضرات تنگ شود. این آن فکر خطرناکی و فاسدی است که متاسفانه فعال است.
✅در فیلمی که ظاهرا تلویزیون در مورد مکتب نیاوران پخش کرده اشتباهات زیادی وجود دارد. خطای فاحش آن این است که موسسه هیچ ربطی به مرکز تحقیقات استراتژیک نداشت و اتفاقا در ابتدای کار روابط بین آنها تیره بود زیرا اصلاح طلبان فعلی و چپ های آن زمان مخالفان برنامه تعدیل بودند. پس از رفتن آقای موسوی خوئینی ها و آمدن آقای روحانی نیز روابطی بین آنها نبوده و تنها ظاهرا آقای روغنی زنجانی که عملا پیوندی با موسسه نداشت به آنجا رفت و آمد محدودی داشته است. در دوره احمدی نژاد نیز که موسسه ویرانه شده بود و دعواهای داخلی دولت موجب شده بود تا گاه این موسسه دو رئیس داشته باشد و آنها با هم درگیر باشند و عملا موسسه تعطیل بماند. لذا اصلا موسسه نیاوران نمی توانست ربطی به تیم آقای روحانی داشته باشد. بماند که با همت دوستان و آقای دکتر ستاری فر موسسه با پدیده ادغام نابود شد و تیمی که در آنجا بود متلاشی شد و هریک به سمتی رفتند.
آیا موسسه نیاوران در جای جای حکومت کادرسازی کرده و نیروهای خود را در ارکان مختلف حکومت جای داده است؟ این هم از آن فرضیات خنده داری است که برای رسانه های زرد جذاب است. در همان دوره اول آقای خاتمی دکتر نیلی به عنوان تنها فردی که از موسسه با سازمان برنامه همکاری داشت طرد شد و ارتباط موسسه با سازمان برنامه به عنوان تنها ارگان دولتی که رابطه ارگانیک با موسسه داشت قطع شد. عملا در کل این سالها از موسسه تنها دو یا سه نفر در سازمان برنامه به انتخاب شخصی جذب شدند. اکثر فارغ التحصیلان موسسه یا برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتند و در آنجا ماندگار شدند یا کسب و کار در بخش خصوصی در حوزه مهندسی یا مالی را دنبال کردند. با جدیت می توان گفت که تقریبا هیچ یک از فارغ التحصیلان موسسه به مسئولیتی مهم در هیچ یک از ارکان حکومت نرسیده است و شاید هم نگذاشته اند که برسند.
✅چیزی که برای من همیشه سوال بوده که چرا یک هزارم آن همه حساسیت روی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران نیست. بی تردید دانشکده اقتصاد و گروه مالی تهران نفوذ بی نظیری در همه ارکان حکومت داشته و دارد. مثلا در دوره اول آقای روحانی دکتر طیب نیا وزیر اقتصاد، دکتر شاپور محمدی رئیس سازمان بورس، دکتر کمیجانی معاون و قائم مقام بانک مرکزی، دکتر میرشجاعیان معاون اقتصادی وزیر اقتصاد، دکتر فرهاد رهبر معاون اقتصادی آستان قدس، دکتر شیوا رئیس شورای رقابت و دکتر سبحانی و دکتر نادران نماینده مجلس و دکتر همتی رئیس بانک ملی و رئیس کل بیمه مرکزی بوده اند. دکتر راعی در شستا و دیگر شیرکوند معاون اقتصادی سازمان گردشگری و دکتر فلاح در سازمان بورس بوده اند. دکتر عبادی نیز سالها معاون سازمان برنامه و در واقع جایگزین دکتر نیلی بود. فراموش نکنیم که دکتر شیبانی چندین سال رئیس کل بانک مرکزی بوده اند ولی دکتر طبیبیان از موسسه نیاوران را حتی برای یک بار هم به عضویت شورای پول و اعتبار در نیاوردند! ببینید نفوذ مکتب نیاوران (!!!)‌ تا چه حد است! حداکثر سمتی که تنها یکی از اساتید مکتب نیاوران (!!!!) بدست آورد مشاور اقتصادی رئیس جمهور بود که در عمل هم معلوم شد در مقایسه با رئیس سازمان برنامه، ریس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد وقت نفوذی ندارد و تصمیم گیران اصلی کسان دیگر هستند و ای کاش همین سمت هم تجدید نمی شد تا همین سمبل نفوذ (!!!) اهالی مکتب نیاوران (!!!)‌ نیز حذف می شد!