📈نهادسازان در برابر ساختارگرایان.. ✍دکتر علی دادپی استاد تمام دانشگاه سنت ادوارد

📈نهادسازان در برابر ساختارگرایان

✍دکتر علی دادپی استاد تمام دانشگاه سنت ادوارد

🔹این روزها که بحثهای مربوط به انتخاب هیات دولت جدید و شهردار تهران را دنبال می کنم٬ خوشحالم که چند نام آشنا می بینم. از جمله نام دکتر مسعود نیلی٬ که مشاوراقتصادی رئیس جمهور است و استادم در درس اقتصاد کلان وقتی در موسسه نیاوران به تحصیل مشغول بودم.

🔹گرچه بعضی بحثها و اظهارنظرها علمی و تحلیلیست٬ برخی بحثها و مجادله ها هم دست کمی از نوع مشاجره ای که در خیابانها و بازارهای ایران می توانیم بشنویم٬ ندارند. خیلیها آنقدر تشنه مقامند که نگران آن نیستند که پشت میز ریاست و وزارت چه خواهند کرد.

🔹در برابر ایشان کسانی مانند دکتر نیلی و بقیه کارشناسان و صاحبنظران با متانت به کار مشغولند و نمی پرسند در کجا مشغول خواهند بود٬ بلکه می گویند که باید به چه مشغول بود.

🔹از همه دلایل ظاهری و توجیهات لفظی که بگذریم به نظرم می رسد که در نهایت در کشور ما دو گروه همیشه بوده اند. یکی نهادسازان هستند که از هر فرصتی برای ساختن نهاد و آغاز فرآیندی بهره برده اند تا کمبودها جبران شود و کاستیها برطرف گردند و ابزار توسعه پایدار کشور فراهم آید. یکی دیگر هم ساختارگرایان یا نهادگرایان هستند.
🔹برخلاف نهادسازان ایشان بیشتر به دنبال اختراع دوباره همه مفاهیمی بوده اند که در دنیا مرسوم و جاری شده بودند. تکیه ایشان بر منحصر بفرد بودن ایران و اقتصادش و شرایط اجتماعیش همیشه پیش زمینه ای بوده است برای راندن نهادسازان و قبضه قدرت به بهانه یافتن راهی که مطابق هویت فرهنگی و ملی ایران باشد. در این جستجو٬ که گاهی دهه ها هم طول کشیده است٬ نه انتقادی را برتابیده اند و نه چندان در بند عملکرد بوده اند.

🔹این نمایندگان خودخوانده هویت ایرانی به این بهانه به کرسیهای وزارت و میزهای ریاست می رسند و همانجا می مانند. هر قدمی هم که برداشته می شود به بهانه هزینه هایش می کوبند تا کسی نپرسد که چرخ هزاران سال است که اختراع شده است٬ پس چرا این همه تلاش در اختراع مجددش.

🔹از میان گروه نهادسازان نامهایی بسیاری هستند که می توان آنها را یاد کرد و از محدودیت مطالعه و کمی دانشم پوزش می خواهم که همه را نمی شناسم و امیدوارم به حساسیتهای سیاسی کسی برنخورد. ولی برای من نهادسازان کسانی هستند مانند بهمن ایل بیگی‌٬ که آموزش عشایری را برپا کرد٬ ستاره فرمانفرماییان٬ که بنیان مددکاری در ایران را پیریزی کرد٬ حاج محمد تقی برخوردار٬ در صنایع خانگی ٬ برادران خیامی٬ که ایران خودرو را برپا کردند٬ حاج محمود صادقی که گاز بوتان را بنیانگذاری کرد و برای هر کس که به هواپیمایی علاقمند است٬ تیسمار خاتم که مربی و بنیانگذار نیروی هوایی بود. به این نامها بسیار می توان افزود‌٬ خانواده هاشمی از جمله این نهادسازانند که از آموزش عالی تا ورزش بانوان می توان آثار کارهایشان را دید و به این نامها باید دکتر مجتهدی٬ دکتر حسابی و دهها نام دیگر را افزود که هر جا که بوده و هستند پیشتاز بهروزی ایران و بهسازیش بوده اند.

🔹از میان گروه ساختارگرایان نامی نیاوریم شاید بهتر باشد. کسانی که به قول مرحوم صابری مقام برایشان حکم اسبی تازه نفس را داشته و دارد که از پشت یکی بلند می شوند تا از جای دیگری سواری بگیرند. ساختن مقوله ای متفاوت از بافتن است.

🔹افتخار داشته ام که یکی دو نفر از این نهادسازان را از نزدیک بشناسم و افتخار شاگردی چند نفری از ایشان را داشته باشم. به همه آنها می توان انتقاد کرد و باید منتقدشان بود و هیچکدام بی عیب نبوده و نیستند. ولی امروز که به نوشتن این چند خط مشغولم می توانم بگویم ۲۰ سالی هست که دکتر نیلی را در کنار نهادسازان ایران و در میان جمعی دیده ام که کمر همت به بهبود آموزش علم اقتصاد و ارتقاء پژوهشهای اقتصادی و گسترش کاربردهایشان در سیاستگذاری بسته اند. چه در سازمان برنامه و چه در موسسه نیاوران و چه در دانشگاه صنعتی شریف اینها کسانی بوده اند که نه از سختی روزگار ترسیده اند و نه درباره مشکلات خودشان را فریب داده اند. مانند خیلیها که نامشان آمد هم دیده اند که موسساتی را که توسعه داده اند به دیگرانی برسد که ادعای ساختارگرایی داشته اند و شاهد افولشان بوده اند و هم به تعطیلی و بایکوت تهدید شده اند و متهم شده اند به انواع اتهام.

🔹من اهل سیاست نیستم و قدرت قضاوت اینکه کدام فرد وزیر بهتری خواهد بود را ندارم٬ ولی می دانم خیلیها که این روزها نامشان صفحه های روزنامه ها را پر می کند٬ دو آجر روی هم نگذاشته اند که بدانند ساختن چه کار سختیست. می دانم که ایران به ساختن بیش از پیش احتیاج دارد و خسته از کسانیست که بیعملشان را پشت م