تحلیلی بر اقتصاد از نگاه تاریخ و بهترین تحلیل های اقتصادی تماس با مدیر کانال: @Mokhtari_Ali
◀️ ریشههای بروز بحران اروپا.. ✍جوزف استیگلیتز
◀️ ریشههای بروز بحران اروپا
✍جوزف استیگلیتز
📑برگرفته از کتاب«یورو ارز مشترک چطور آینده اروپا را تهدید میکند»
✏️ هرچند عوامل متعددی در مشقت اروپا سهم دارند، اما یک خطا زیربنای همه آنهاست: خلق ارز واحد یعنی یورو. منظور این حقیقت بدیهی نیست که اکنون 19 دولت مستقل، از ارزی مشترک استفاده میکنند، بلکه مشکل اصلی از ناکامی آنها در خلق مجموعه نهادها و مقررات مشترک است که برای کارآیی ارزمشترک باید ایجاد میشد. این گفته شاید بیاساس بهنظر بیاید؛ ولی کتاب حاضر مجموعهای از متنهای منسجم است بااینحال، ایده زیربنایی آن ساده است. ابتدا لازم است به یک سوال ساده پاسخ دهیم، چرا ارز مشترک در ایالاتمتحده کارگشاست؟ ایالتهای آمریکا مثل آلاباما و ورمانت مطمئنا با هم فرق دارند، اما تاروپود سیاسی مشترکْ بیشتر به درد آنها خورده است تان مثلا کشورهای اروپایی مانند بلژیک و یونان. نکته اصلی آن است که اگر میخواهیم یورو (و اروپا)کارآمد باشد، عملکرد ملت- دولتهای آن باید به ایالتهای آمریکا شبیهتر شود.
✏️ اروپای امروز فاقد ابزارهای ثباتساز است. بودجه مشترک اتحادیه اروپا فقط یکدرصد از اقتصاد اروپا را تشکیل میدهد؛ درحالیکه بودجه فدرال ایالاتمتحده تقریبا 20 درصد تولید ناخالص این کشور است، لذا کشورهایی مانند یونان که دوران دشواری را از سر میگذرانند، نمیتوانند در دوران رکود دست به دامن هیچ کشوری در اتحادیه شوند تا با تقاضای بیشتر کالاهای یونانی رکود را برطرف کنند. راهحل چنین شرایطی گسترش بودجه اروپایی و برنامههای رفاهی مشترک و نظام دوطرفه بیمه سپردهگذاری است تا نقطه اتکای بانکهای درمانده یونانی، بانکهای سرحال آلمانی باشند.
✏️ نهادهای «سهگانه» سیاستگذاری (بانک مرکزی اروپا، صندوق بینالمللی پول و کمیسیون اروپا) هم عملکرد چندان مناسبی در این دو دهه نداشتهاند و بیش از ایجاد اشتغال، دغدغه تورم داشتهاند. این نهادها بهخاطر تحمیل بودجههای ریاضتی و جدولهای غیرواقعبینانه بازپرداخت بدهیها، از سیاستگذاران متعصب بروکسل تا بانکداران آلمانی در این ماجرا مقصر هستند. این نهادها مانند تصمیم گیرندگان قرون وسطی عمل کردند. هربرت هوور از پس رکود بزرگ برنیامد و ریاضت هم در یونان جواب نداد. همچنین پروژه اروپایی ماهیت دموکراتیک نداشت. اگرچه بازار همچنان بهترین برساخته اجتماعی برای قیمتگذاری کالاها و جیرهبندی تقاضاست اما نهادهای سهگانه متهم به سیاست پیشگی هستند و خصومتشان با حکومت ها، انگیزه اقداماتشان بوده است و اعطای اعتبارات از سوی بانکها بر اساس معیارهای سیاسی انجام شده است.
✏️ نهادهای سهگانه در بحران کنونی مقصر هستند؛ چراکه بهجای سیاستگذاری بیطرفانه، تابع دستورکاری سیاسی بودهاند و درعینحال رهبران اروپایی همواره به سمت کسب و کارهای بزرگ گرایش داشتهاند. اگر این معیارها سیاسی نیستند، پس چیستند؟ علاوه بر موارد فوق، نگاهی به صنعت در این دو دهه نیز قابل توجه است. صنعت در این قاره سبز بهسرمایهگذاریهای گسترده در تکنیکهای سرمایهبَر تولید روی آورده است. بالطبع اثر بلند مدت در بیکاری مشهود بوده است. اکنون زمانی فرارسیده است که سیاستمداران اروپایی باید کفه ترازو را بهنفع کسبوکارهای کوچک و متوسط در مقابل بنگاههای بزرگ سنگینتر کنند.
✏️ اروپا برای متوازنسازی دوباره تجارت خود، باید ارز واحد را حذف کند. وضع قوانین و نهادهای مشترک و حتی چارچوب مالیاتی مشترک میتواند موجب کارآیی یورو شود، اما تردید دارم اراده سیاسی این کار وجود داشته باشد. چنانچه اراده لازم برای ایجاد سیاستهای مالی یکسان وجود نداشته باشد بهتر است که یورو به دو یا سه ارز تفکیک شود و ارزهایی که در بازار آزاد بین کشورها مبادله میشوند، حجمشان محدود باشد تا روزی برسد که این قاره آمادگی تلاش دوباره برای احیای ارز واحد را پیدا کند.
https://goo.gl/cjjqmY
👇 متن کامل خلاصه کتاب در پرونده امروز باشگاه اقتصاددانان دنیای اقتصاد در خصوص آینده اروپا:
https://goo.gl/SM221W
🔹کانال اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari