تحلیلی بر اقتصاد از نگاه تاریخ و بهترین تحلیل های اقتصادی تماس با مدیر کانال: @Mokhtari_Ali
📃دکتر بودن یا نبودن. مساله این است؟. ✍علی اکبر اکبری دانشجوی دکتری دانشگاه شهید بهشتی
📃دکتر بودن یا نبودن. مساله این است؟
✍علی اکبر اکبری دانشجوی دکتری دانشگاه شهید بهشتی
🔹خطوط زیر حاوی اعترافاتی شخصی است، اگر با خودانتقادی و اعتراف به اشتباهات میانهای ندارید، لطفا از خواندن آن صرف نظر کنید!
🔹چهار سال از الصاق عنوان دانشجوی دکتری به من میگذرد، از زمان آمدن نتایج آزمون دکتری و به لطف برخی دوستانم که میدانستند ادامه تحصیل برایم جدی است، حتی پیش از آمدن نتایج، «دکتر» خطاب میشدم. به شوخی و خنده، گهگاه میگفتم که اطلاق این عنوان قبل از گذراندن آزمون جامع غیرقانونی است! آن آزمون را که گذراندیم، بهانهای نداشتم، به لطف برگزاری کارگاه و سخنرانی و تدریس، موقعیتهای اطلاق این عنوان بیشتر هم شد.
🔹پس به طور تقریبی، به درستی یا نادرست، به حق یا نابحق، به شوخی یا جدی، چهار سال تجربه اطلاق عنوان «دکتر» را دارم. البته محض اینکه سوءتفاهم ایجاد نکنم باید بگویم که هنوز از رساله دفاع نکردهام و تا دفاع راه زیادی باقی است.
🔹هدفم از نگارش این خطوط اشاره به تجربهای است، که در طول شش ماه گذشته و در فرصت مطالعاتی خارج از کشور که در فرانسه گذراندم، به دست آوردهام. در این زمان برای شرکت در رخدادهای علمی به انگلیس و اسپانیا هم سفرهای کوتاه داشتم و تجربه مختصری هم از محیط علمی آنجا در خلال همایش و دوره تابستانی به دست آوردم.
🔹در این شش ماه، اغراق نکنم، نشنیدم کسی دیگری را دکتر یا پروفسور و... و یا حتی استاد، خطاب کند...
🔹در این شش ماه «دکتر» خطاب نشدم، به خاطر طولانی بودن نامم، به سادگی «علی» خطاب شدم، بدون استفاده از فامیلم.
🔹تجربهام حاکی از آن است که این عدم خطاب عنوان «دکتر» فرصت تجربه و خطا و اشتباه را به من داد. فرصت اینکه دوباره دانشجو باشم را بدست آوردم: فرصت ارزشمند یادگرفتن.
🔹سوالی که بشدت در ذهنم میچرخد این است که با اطلاق عناوینی چون «دکتر»، «پروفسور»، «استاد» و... چه بلایی بر سر محیط علمی و تعاملاتمان میآوریم؟ چه مشکلی در اطلاق اسم کوچک افراد وجود دارد؟ چه مشکل خاصی در حتی عدم اطلاق اسم پیش میآید؟ مگر هدف از تعاملات علمیمان ارتقاء علم و دانشمان به صورت گروهی و همافزایانه نیست؟ مگر بدون این عناوین نمیتوانیم به دانستهها و یافتههای علمی یکدیگر اعتماد کنیم؟ پس انظر الی ماقال و لاتنظر الی من قال چه میشود؟
🔹اعتراف میکنم که با هر بار اطلاق عنوان «دکتر» و بعد از آن دریافت یک سوال، فشاری را حس میکردم که عادت همیشگیام در گفتنِ «نمیدانم» را سختتر میکند! فرصت اعتراف به نادانی و تلاش برای یادگیری را اگر از من نگیرد، محدودتر و ضعیفتر میکند. نه که به دانش نداشتهام غره شوم، نه، نادانیام را از چشمانم پنهان میکند. میدانم که این موضوع به شخصیت فرد بسیار مرتبط است و ممکن است تواضع افرادی نگذارد که این اطلاقها را از بیخ و بن بشنوند، شاید این فقط مشکل شخصی و ضعف من بوده است. اما اعتراف میکنم که این ضعف میتواند دردسرساز شود. تعاملات علمی را سوگیرانه به سمت تکرار مکررات و عدم تلاش برای یادگیری موضوعات جدید هدایت کند.
🔹نمیدانم اطلاق عناوین بالاتری چون «پروفسور» و «استاد» و... چه بر سر شنوندگان آنها میآورد. خودشان باید بگویند...
🔹به چشمانم دیدم افرادی که نه ظاهر و لباسشان ذرهای شبیه استادان و دکترها و پروفسورهای ما بود، و نه میزان شوخی و خنده و عصاقورتندادهبودنشان! اگر آنها را فقط به هنگام ناهار و قهوه و شوخی و خنده و یا حتی خارج از دانشگاه و در مترو و اتوبوس و شهر دیده بودم، ممکن بود ذرهای فکر نکنم که این همان فردی است که مشتاقانه کتابها و مقالاتش را ذره به ذره خوانده و برای فهم، دوباره خواندهام و خیال دیدنش از نزدیک و همکلامیاش را در سر داشتم. اگر اسمش را پیش از ارائهش نمیگفتند و یا در برنامه نمیخواندم، یا عکسش را ندیده بودم، ممکن بود با قضاوت از روی ظاهر، وقتی برای شنیدن حرفهایش نگذارم. این همه در عین همهی تلاشهایم برای برحذر بودن از قضاوت از روی ظاهر و عنوان و... است که لازم است اعتراف کنم که با تمام این تلاشها، برخی کلیشهها در ذهنم عمیقا ریشه دوانده که بدون جداشدن از محیط و جامعهی علمی خودمان، به عمقشان در شخصیتم علم نداشتم.
🔹به شخصه خواهش میکنم زین پس فرصت یادگرفتن را از من نگیرید. بگذارید به سادهترین شکل ممکن همان «علی» باشم و علی بمانم. اگر جایی شنیدید از اطلاق عنوان پرهیز میکنم، حمل بر بیادبیام نگذارید، حمل بر تلاشم برای جلوگیری از سوگیری و هدایت نابجای دوستانم کنید.
🔹کانال اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_