🔹رقابت دانشگاه‌ها در راه‌اندازی رشته‌هایی که اصولا در سطحی از فن‌آوری و علم که نیاز به استادان، تاریخچه، فضای دانشگاهی، آزمایشگاه،

🔹رقابت دانشگاه‌ها در راه‌اندازی رشته‌هایی که اصولا در سطحی از فن‌آوری و علم که نیاز به استادان، تاریخچه، فضای دانشگاهی، آزمایشگاه، کلینیک و مهم‌تر نیازهای بازار کار دارد، افزایش چشمگیری داشته است. در نظر نگرفتن موارد فوق از سوی دانشگاه‌ها در تأسیس رشته نه‌تنها باعث افزایش بی‌حدوحصر آمار بیکاری فارغ‌التحصیلان شده، بلکه تقدس علم‌آموزی در کشور ما فروریخته و همه به شکل کنایه‌آمیز در گفت‌وگوهای روزانه‌ خود از آن یاد کنند. متاسفانه دانشگاه‌ها شرایط را طوری برای جوانان فراهم کرده‌اند که ورود به دانشگاه جزو عوامل هویتی آنان شده است. به عبارتی جوانان خود را با نام مهندس و دکتر می‌شناسند، نه بر اساس شایستگی و توانایی. اما مشکل زمانی نگران‌کننده‌تر می‌شود که تأسیس رشته به شدت در مقطع تحصیلات تکمیلی افزایش یافته است. تأسیس رشته‌های جدید در بالاترین مقطع تحصیلی حتی بدون کوچک‌ترین نیازسنجی از بازار کار، تنها فاجعه‌ای به نام بیکاری فارغ‌التحصیلان و ده‌ها مشکل دیگر را به همراه دارد.

3⃣سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های غلط مسوولان

🔹مسوولان بدون توجه به نیازهای بازار کار و همچنین عدم توجه به مهارت‌های موردنیاز بازار کار، اقدام به برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری می‌کنند که نتیجه آن ضعف هماهنگی میان تولیدات آموزش عالی و بازار کار خواهد بود. شناخت تغییر و تحولات، شرایط و مهارت‌های موردنیاز بازار کار برای مسوولان دانشگاهی ضروری است، در غیر‌این‌صورت ممکن است دو حالت رخ دهد؛ الف) افراد موردنیاز رشته‌های گوناگون با توجه به نیاز‌های بازار کار تربیت نشوند، ب) بیش ‌از اندازه فارغ‌التحصیل به بازار کار تزریق می‌شود که در هر دو صورت شاهد بیکاری فارغ‌التحصیلان هستیم.



4⃣عدم تطابق میان محتوای برخی دروس دانشگاهی با نیازهای واقعی دانشجویان و جامعه (بازار کار)

🔹برنامه‌های درسی که از آن به‌عنوان قلب مراکز دانشگاهی یاد می‌شود، عامل مهمی در تحقق بخشیدن به اهداف آموزش عالی می‌باشند. در این مورد شاهد هستیم محتوای برخی یا بسیاری از دروس دانشگاهی بدون تحقیق و پژوهش تدوین و طراحی می‌شوند؛ محتوایی که هیچ انطباقی با نیازهای دانشجویان و بازار کار ندارد؛ محتوایی که صرفا برای گذران اوقات دانشجویان در نظر گرفته می‌شود؛ محتوایی که اگر امتحان و نمره‌ای در کار نباشد، هیچ دانشجویی از آن استقبال نمی‌کند؛ محتوایی که حتی بسیاری از استادان آموزش عالی، بارها و بارها اعتراضات خود را به آن نشان داده‌اند. حال سوال این است با تاکیدات فراوانی که از سوی وزیر علوم، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی، دبیر شورای برنامه‌ریزی وزارت علوم، مدیرکل دفتر گسترش آموزش‌عالی، رئیس شورای تحول و علوم انسانی، مدیرکل دفتر پشتیبانی و حمایت آموزش عالی و... در لزوم تغییرات اساسی در محتوای دروس دانشگاهی شده، چرا اقدامات لازم انجام نشده است؟ مساله زمانی مهم‌تر قلمداد می‌شود که این موضوع بارها از سوی مقام معظم رهبری به مسوولان امر گوشزد شده است. اما در حال حاضر همچنان شاهد محتوای بی‌کیفیت و عدم انطباق با نیازهای دانشجویان و بازار کار هستیم.

🔹 متن کامل مقاله در باشگاه اقتصاددانان دنیای اقتصاد:
https://goo.gl/xfxfRD

🔹گلچین بهترین مقالات حوزه اقتصاد آموزش در
کانال اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari