🇮🇷توسعه و خرهای قبرسی! 🇮🇷

🇮🇷توسعه و خرهای قبرسی! 🇮🇷

✍داریوش همایون فقید جایی نوشته است: "برای ایرانی بسیار دشوار است که کشاورزی را در کانزاس ببیند و آنگاه به اصلاح گاو آهن را در کشتزارهای کشور خودش و دست کم به عنوان نخستین مرحله ،خرسند باشد.
🚩 اگر به او گفته شود به مراتب بهتر است اول آموزش ابتدائی خوب و کارساز را به همه کشور ببرد تا هاروارد را به تهران بیاورد، یا اول معلم هنر برای همه آموزشگاه‌ها فراهم کند و بعد تالار کنسرت ۵٠٠ میلیونی بسازد، خود را تحقیرشده خواهد شمرد" و ادامه می دهد: "هنگامی که در دهه‌های نخستین پس از جنگ کارشناسان بیگانه، اصلاح نژاد خر را در روستاهای ایران توصیه کردند و خر‌های قبرسی را به ایران آوردند در همه جا به ریشخند گرفته شدند. اما روشن بود که درآن مرحله، و هنوز هم، روستا‌های ایران به یک چهار‌پای نیرومند‌تر و باربر‌تر بیشتر نیاز داشتند.

🚜یک نسل بعد که تراکتور‌ها به روستاها سرازیر شدند در بیشتر جا‌ها نبودن مکانیک و لوازم یدکی و گاه سوخت به دشواری‌های پر‌هزینه و یاس‌آور انجامید. روستا‌ها نه از تراکتور سود چندان گرفتند، نه حتی به نژاد بهتر ستوران دسترسی یافتند".

🇮🇷مرد هوشمند به درستی فرهنگ غالب ایران را می شناخت و می گفت با جای دادن بومی های استرالیایی در یک دهکده سوئیس نمی توان آنها را متمدن کرد. از دوران شاه سابق مثال می آورد که با ارتشی با ۵٠ هزار رایزن و مربی بیگانه نمی توان پنجمین قدرت نظامی جهان بود و کارخانه‌های “کلید به در” ( که سراپا به دست موسسات بیگانه بر‌پا می‌شوند با کارگران کره‌ای یا فیلیپینی در خط تولید) به معنی قدرت صنعتی نیستند.
🌍تعداد بالای دانشجویانی که پس از پایان آموزش به کشورشان برنمی‌گردند یا مهاجرت می‌کنند معنایی جز شکست سیاست‌های آموزشی ندارد. اگر فراورده‌های صنعتی گران‌تر از کالاهای وارداتی همانندش تمام می‌شوند لاف صنعتی شدن نمی‌توان زد.

📑نکته جالب در صحبت های امثال همایون و عالیخانی تاکید فراوانشان بر توسعه روستاها بود، به نظر چنین تاکیدی علاوه بر بحث امنیت غذایی و کشاورزی شاید از این جهت بود که مهاجرت روستاییان به شهرها و رشد حاشیه نشینی تهدیدکننده نظام سیاسی نیز هست، چنانکه برای پهلوی ها هم چنین شد (امروزه یکی از اثرات اجتماعی بحران آب همین رشد حاشیه نشینی است).
به نظرشان توسعه تحولی درونی بود، ولی زیاد بی روغن سرخ نکردند و دنبال ابداع مفهومی یکسره تازه به نام "توسعه بومی" نبودند، حواسشان بود که مقصد کجاست، ولی راه ایران را متفاوت از مثلا کره جنوبی می دانستند. توصیه مرد کارکشته این بود که زیادی تند نروید، یکشبه راه صد ساله را نمی توان رفت، ولی صد سال هم نیاز نیست، بفهمید دارید برای کجا نسخه می پیچید، متفاوت بودن همیشه خوب نیست، تازه ترین و مدرن ترین هم به معنای بهترین نیست.
📖البته بد نیست ادم هوای آسمان را داشته باشد، ولی مشروط بر اینکه اول بتواند روی زمین درست راه برود.

🏷اما توصیه طلایی اش که اکنون هم برای ما رواست و باید چندبار تکرارش کرد: "بالاتر از همه از مداخله دولت در هر کار، به نام مصالح عمومی، باید جلو گرفت. دولتی که درگیر کسب و کار است دیگر نماینده مصالح عمومی نیست و از سوی دیوانسالاری خود عمل می‌کند".

http://goo.gl/xbuhS7

به نقل از کانال راهبرد:
@RahbordChannel

اقتصاد در گذر زمان
http://telegram.me/m_ali_mokhtari/