تحلیلی بر اقتصاد از نگاه تاریخ و بهترین تحلیل های اقتصادی تماس با مدیر کانال: @Mokhtari_Ali
☑️✏️ انتخابات؛ تخریبمحور یا برنامهمحور؟.. [سرمقاله میثم هاشمخانی. در روزنامه دنیای اقتصاد
☑️✏️ انتخابات؛ تخریبمحور یا برنامهمحور؟
[سرمقاله میثم هاشمخانی
در روزنامه دنیای اقتصاد
درباره راهکارهای حرکت از
رقابت انتخاباتی «تخریبمحور»
به رقابت انتخاباتی «برنامهمحور»]
خلاصه مقاله:
☑️ چگونه میتوان «منافع شخصی» متنوع افراد و گروههای مختلف را با «منافع کلان جامعه همراستا» کرد؟ پاسخ به این پرسش، یکی از کلیدیترین دغدغههای دانش «اقتصاد» و دانش «اقتصاد سیاسی» است.
«اقتصاد رقابتی» ساختاری است که میتواند منافع اقتصادی شخصی صاحبان کسبوکارها را تا حد زیادی با منافع اقتصادی کلان جامعه همراستا کند. به شکل مشابه در عرصه سیاست هم میتوان مفهوم «انتخابات رقابتی» را مطرح کرد که میتواند تا حد زیادی منافع شخصی گروههای سیاسی طالب قدرت را با منافع کلان بلندمدت جامعه همراستا سازد.
☑️ مفاهیم «اقتصاد رقابتی» و «انتخابات رقابتی»، شباهتی قابل توجه دارند:
اقتصاد رقابتی، به ساختاری اقتصادی اشاره دارد که ورود و خروج تکتک شهروندان به انواع کسبوکارها «آزاد» و «بدون هزینه» بوده و حمایتهای رانتی و فسادساز حکومتی از کسبوکارها صفر است.
در نتیجه رقابتی پویا بین تعدادی«برند اقتصادی» شکل میگیرد که تکتک آنها مطمئنند تنها راه بقایشان یک چیز است: کسب مشتری بیشتر از طریق عرضه محصولی با قیمت و کیفیت مناسبتر (و نه از طریق رایزنیهای رانتخواهانه و فسادآمیز با بخشهای مختلف حاکمیت برای دریافت وام ارزان و مواد اولیه سوبسیددار و جلوگیری از صدور مجوز برای شرکتهای رقیب و امثالهم)
بهطور مشابه، «انتخابات رقابتی» به ساختاری سیاسی اشاره دارد که ورود و خروج به فعالیت سیاسی «آزاد» و «بدون هزینه» بوده و حمایتهای رانتی و فسادساز مقامات حکومتی از گروههای سیاسی نزدیک به صفر است.
در نتیجه رقابتی پویا بین تعدادی «برند سیاسی» شکل میگیرد که همگی مطمئنند تنها راه بقایشان یک چیز است: تولید باکیفیتترین و کمهزینهترین برنامهها برای حل مشکلات روز کشور (نه رایزنی مداوم با مقامات ارشد حکومت برای دریافت دوپینگهای انتخاباتی و ممنوع ساختن فعالیت سیاسی رقبا و امثالهم)
☑️ هماکنون ۳ عامل کارآیی «رقابت انتخاباتی» در ایران را کاهش میدهند:
۱- تشدید رقابتهای سیاسی «تخریبمحور» (بهجای رقابتهای «برنامهمحور»)
۲- رقابت «گعدههای سیاسی شب انتخاباتی» (بهجای رقابت «احزاب سیاسی توانمند با چشمانداز بلندمدت»)
۳- فقدان «برندهای سیاسی» معتبری که ماموریتشان (بهطور مستمر و نه فقط سه ماه مانده به انتخابات) شکار برترین ایدههای «مملکتداری» باشد.
برای تبیین این مشکلات، ۲ فرضیه میتوان مطرح کرد:
فرضیه نخست آنکه گروههای سیاسی ما عامل اصلی توفیق سیاسی را در چانهزنی با مقامات ارشد حکومت میدانند، نه در تولید محصول باکیفیت (طرح و برنامه کارآمد در مملکتداری) برای جلب رضایت شهروندان.
در مقام تمثیل، در حوزه اقتصاد هم اکثر شرکتهای اقتصادی، راه اصلی حداکثرسازی سود را در چانهزنی با مقامات حکومت برای دریافت زمین رایگان و وامهای هنگفت بدون بهره و انبوه دلار ارزان و نظایر آن میدانند، نه در جلب رضایت شهروندان از طریق ارائه محصولاتی با قیمت و کیفیت مناسب.
فرضیه دوم اینکه گروههای سیاسی ما، بسیار مشکل میتوانند مجوز بگیرند و ریسک لغو این مجوز هم بسیار بالاست. در نتیجه سعی دارند فعالیتهای اندکی داشته و کمکم تبدیل به «گعدههای سیاسی شب انتخاباتی» شوند تا«ریسک لغو مجوز»شان حداقل شود.
در مقام تمثیل، در حوزه اقتصاد هم متاسفانه دریافت مجوز فعالیتهای اقتصادی به قدری مشکل است که شاهد بازارهای بزرگ «فروش مجوز» و «اجازه مجوز» حتی برای کسبوکارهایی ساده مثل «مرغداری» یا «قهوهخانهداری» هستیم. همچنین متاسفانه بسیاری از شرکتهای انحصارگر و فاسد، پول و انرژی هنگفتی خرج میکنند تا به رقبایشان مجوز فعالیت داده نشود.
☑️ برنامهریزی «بلندمدت» و «ریشهای» برای حرکت از رقابتهای انتخاباتی «تخریبمحور» به رقابتهای «برنامهمحور»، نیازمند توجه به نکات فوق است.
اما برای راهحل «کوتاهمدت»، باید توجه کنیم که معمولا تا قبل از اعلام نتیجه تایید صلاحیتها، سهم محتواهای انتخاباتی «برنامهمحور» تقریبا صفر است (به دلیل آنکه رقبای انتخاباتی تصور میکنند که با تمرکز ۱۰۰ درصدی بر محتوای «تخریبمحور» میتوانند اولا زمینه رد صلاحیت رقیبان خود را ایجاد کنند و ثانیا، شانس خود برای جلب حمایت یکی از ۲ جناح سیاسی اصلی کشور را بالا ببرند).
بنابراین برای افزایش سهم رقابت انتخاباتی