نفرین نفت و رشد قسمت (۴): دلارهای نفتی چه شد؟

نفرین نفت و رشد قسمت (4): دلارهای نفتی چه شد؟
در اواسط دهه 1980 پس از اينكه ميلياردها دلار توسط اين كشور های دارای منابع نفت ضايع شد، شرايط مردم آنها نه تنها بهبود نيافت بلكه اكثرآ بدتر نيز شد. كاخ اين آرزو ها از سال 1938 به بعد، يك به يك فرو ريخت و سلسلهاي از مشكلات و بحران ها به توالي ظاهر گرديد. در اين حالت بود كه آن "غرور و لفاظي وولخرجي، جاي خود را فرو تنانه به سياست هاي رياضت اقتصادي داد." در اكثر كشور هاي مزبور مردم اين پرسش را مطرح ميكردند كه:
دلارهاي نفتي چه شد؟
اين پرسش كه چرا براي اكثر اين كشور ها، آن ثروت بي سابقه و سهل الوصول نه به بهروزي و سعادت بلكه به شور بختي و فلاكت انجاميد، پرسش بسيار مهمي است. انتقال در آمد نفت به كشور هاي صادر كننده نفت در موج اول افزايش قيمت نفت از 3 دلار به ده دلار بين سالهاي 1970-1974 و سپس افزايش به مرز 41 دلار در سالهاي بعد از 1980 چنان انتقال ثروتي را ايجاد كرد كه هرگز در تاريخ سابقه نداشت .
پس از اولين موج افزايش قيمت نفت، منابع در اختيار كشور هاي اوپك در طي سه سال در مجموع يازده برابر شد. و پس از آن در شوک دوم به یک رکورد تاریخی رسید که هرگز قیمت واقعی نفت (با احتساب تورم) به آن زمان نرسیده است.
اين دو افزايش قيمت نفت يك انتقال عظيم ثروت را به كشور هاي صادر كننده نفت عملي ساخت، لكن اين انتقال عظيم ثروت براي اين كشور ها به جز مشكلات عديده مانند جنگ، خون ريزي تلفات و بي نوائي نتيجه بارز ديگري به همراه نداشته است. راستي چه مي شود كه يك چنين انتقال حجيم ثروت به جاي تاثير مثبت، در مجموع فقط تاثير منفي ايجاد مي كند؟

به نظر مي رسد بايستي زمينه هاي مشتركي را در اين كشور ها جستجو كرد. شرايط مشتركي كه دامنه تصميم گيري را به حيطه هاي خاصي تقليل مي دهد. به بعضي تصميم ها و شكل هائي از رفتار بيش از انواع ديگر پاداش مي دهد و رفتار و رجحان هاي تصميم گيرندگان را به گونه اي شكل مي دهد كه مناسب پيشرفت كشور نيست.
اين تصميم گيرندگان ممكن است مديران سياسي، مديران موسسات دولتي و خصوصي و صاحبان حرفه و بازرگانان و يا افراد عادي باشند.
چگونه مي توان در اين در آمد جديد و باد آورده شريك شد؟ اين پرسشي است كه در ذهن هركسي مطرح مي شود كه از وجود چنين در آمدي آگاه مي شود و يا آثار آن را در زندگي آن دسته از كساني مي بيند كه زود تر از آن بهره مند شده اند. اين بهره مندان متنعم معمولآ از درون سيستم سياسي و يا نزديك به آن هستند.
ترتيب هاي جديدي، در اطراف هزينه كردن و به چنگ آوردن اين ثروت و يا به زير كنترل گرفتن آن، در سازمان دهي قدرت در جامعه شكل مي گيرد. به گونهاي كه بعضي بازيگران صحنه قدرت سهم غير متناسب و منافع خود را، از طريق افزايش هزينه كلي براي جامعه و ايجاد مانع در مراحل تحول و پيشرفت كشور، به چنگ مي آورند.
در قسمتهای بعد دلایل دقیق تری که دانشمندان برای این پدیده بر شمرده اند به تفصیل شرح داده می شود.

غفلت و بی اطلاعی به خصوص در امور اقتصادی می تواند بسیار برای جوامع گران تمام شود. به یکدیگر کمک کنیم تا شهروندانی مطلع و کم بیش روز آمد در مسائلی باشیم که در جهان امروز از اهمیت برخورداراست.
کانال اقتصاد در گذر زمان :http://telegram.me/m_ali_mokhtari