‍ ✔️توماس هابز به زبان ساده🔻. 🖋سهند ایرانمهر.. امروز زادروز توماس، فیلسوف سیاسی انگلیسی است

‍ ✔️توماس هابز به زبان ساده🔻
🖋سهند ایرانمهر

امروز زادروز توماس #هابز، فیلسوف سیاسی انگلیسی است. شاید اندیشه های توماس هابز قرن هفدهمی، برای ما در این زمانه چندان جدید نباشد اما در زمانه او، انقلابی در مقوله منشآء مشروعیت قدرت و حکومت بود. تا آن زمان منبع مشروعیت پادشاهان، خداوند بود و این مشروعیت از سوی کلیسا یه پادشاه تفویض می شد اما هابز این نگاه را از دو طریق تغییر داد و به همین سبب مورد خشم کلیسا هم قرار گرفت.

امروزه همه ما از تعابیری چون« راس نظام»، «چشم نظام» یا «بازوی نظام» استفاده میکنیم. مبدع این انداموار و انسانی دیدن حکومت، هابز است. او حکومت را به شکل یک انسان واره درآورد، پادشاه سر این انسان، دستها دولت، خون اقتصاد و سرمایه، بدن ملت، روح حکومت و ...

در گام بعدی، هابز مثال مشهور «انسان، گرگ انسان است» را ارایه داد. از نظر او منشاء نزاع میان انسان ها، تلاش بر سر قدرت و تملک آن بود:« «اگر دو کس خواهان چیز واحدی باشند که نتوانند هر دو از آن بهره‌مند شوند، دشمن یکدیگر می‌گردند». او میل سیری ناپذیر انسان به قدرت را به لویاتان (لِویِتان Leviathan موجودی اسطوره ای و دهشتناک در اساطیر) تشبیه کرد و برخلاف کلیسا که سلطنت را هدیه ای خداوندی می دانست اولا از خصومت مستمر میان انسان ها سخن گفت ثانیا تنها یک چیز را راه حل پایان دادن به این نزاع دانست:
«اشخاص حق خود را طی قرارداد اجتماعی به شخص یا اشخاصی واگذار کنند تا وی یا ایشان بتوانند تمامی قوا و امکانات همگان را چنانکه خود مقتضی می‌بیند برای حفظ آرامش و امنیت و حراست عمومی به کار برد. این به معنای ایجاد همان لویاتان و یا ،به بیانی محترمانه، خداوند میرایی است که آدمیان در سایه اقتدار خداوند جاویدان صلح و آرامش و امنیت خویش را مدیون او هستند»(لویاتان، توماس هابز، ترجمه #حسین_بشریه ، تهران، نشر نی، ۱۳۸۰ ص. 192).

در نگاه امروزین ما هابز بازهم به مدل #حکومت مطلق پادشاهی رسیده است و به ظاهر حرف محافظه کارانه ای زده است در نگاه تاریخی اما اگرچه او درنهایت از حکومت یک تن یعنی پادشاه سخن گفته است اما یک سوی ریسمان قدرت پادشاه را به توافق انسانی یعنی مردم نیز گره زده است که در زمان خود انقلابی عظیم در اندیشه مبنای حکومت و منشاء #مشروعیت بود، دیدگاهی که در سیر تاریخی خود سرانجام از حالت آسمانی و مطلق خود خارج شد و در بعد نظری، به مرور منشا مشروعیت خود را در زمین و بر اساس اراده شهروندان تقلیل داد.
@sahandiranmehr