بخشی از پاسخ دکتر نیلی: …

بخشی از پاسخ دکتر نیلی :
...تصور کنید که استاد نویسنده محترم یادداشت بنابر تحلیلی که در نوشته خود ارائه کرده است، بخواهد در درس اقتصاد پولی بین‌الملل، درمورد چرایی بروز بحران‌های ارزی مطالبی را به دانشجویان خود ارائه کند و در ادامه تدریس خود نیز قصد داشته باشد به‌عنوان مصادیقی از نظریات مطرح شده، تبیین تئوریک اتفاقات به وقوع پیوسته در بحران‌های ارزی اقتصاد ایران را بیان کند. او خواهد گفت: در بحران ارزی سال 1373، عده‌ای بودند که اعتقاد به شوک‌درمانی داشتند و مسوولان وقت را به این راه کشاندند! در سال 1391، نیز یکی از همان افراد، هفته‌ای یک جلسه دو ساعته در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران شرکت می‌کرد و از این طریق برذهن رئیس وقت اتاق اثر گذاشت. رئیس اتاق نیز تحت‌تاثیر این القائات، طی یک سخنرانی در روز حمایت از صادرات، توصیه به پرش نرخ ارز را به آقای احمدی‌نژاد ارائه داد و آقای احمدی‌نژاد هم که اتفاقا بسیار علاقه‌مند به دریافت نظرات کارشناسی به‌خصوص از مجرای اتاق بازرگانی و نظرات علمی به‌ویژه از سوی اینجانب بوده، بلافاصله توصیه ارائه شده را نصب‌العین قرار داده و این‌گونه شد که بحران ارزی سال‌های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ به‌وقوع پیوست. و این یعنی نظریات شوک‌درمانی اینجانب با سرعتی بیشتر از شیوع بیماری‌هایی مانند آبله و سرخک، همگان را فارغ از اعتقادات و اصولشان تحت‌تاثیر قرار می‌دهد! در اینجا به عمق تئوریک مطالب مطرح شده توجه می‌کنید که چقدر این مطالب منطبق با تئوری‌های اقتصاد از جمله اصول نهادگرایی است!

فقط تصور کنید که اگر قرار بود دورنبوش در سال ۱۹۷۶ مقاله معروف و اثرگذار خود را در مورد نوسانات بزرگ ارزی و فراتر رفتن قابل‌توجه نرخ ارز از مقادیر متناظر با فرضیه برابری قدرت خرید در سال‌های نیمه اول دهه ۱۹۷۰ آمریکا و اروپا را با رویکرد این افراد تهیه کند، اساسا آیا لازم بود به نقش تعیین‌کننده انتظارات و چسبندگی قیمت‌ها در بروز نوسانات بزرگ نرخ ارز بپردازد یا کافی بود شخص یا اشخاصی را پیدا کند که احیانا آنها هم مبتلا به شیفتگی شوک‌درمانی بوده‌اند و آنها را به‌عنوان مقصر معرفی کند. همین مطلب را می‌توان در مورد کروگمن ۱۹۷۹ هم ذکر کرد و قس علی‌هذا. تنها مواردی که از نظر دوستان منتقد و از جمله نویسنده یادداشت مذکور در ذکر کارنامه اینجانب از قلم افتاده که توصیه می‌کنم در جهت تکمیل مستندات به آنها اشاره کنند، چگونگی ایفای نقش بنده در جهش‌های اتفاق افتاده در نرخ ارز کشورهای ترکیه، روسیه در ماه‌های اخیر و ونزوئلا در ۳ سال اخیر است که آنها هم قاعدتا اسیر «شوک‌درمانی» و «تعدیل ساختاری» بوده‌اند!
😔😔😔