📈هاشمی در ترازوی اقتصاد (۱)

📈هاشمی در ترازوی اقتصاد(1)

✍خلاصه ای از یادداشت جالب مسعود روغنی زنجانی معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه در دولت هاشمی در باشگاه اقتصاددانان امروز دنیای اقتصاد

🔹هرگز هیچ برنامه یا دستوری را به سازمان برنامه تحمیل نکرد و فقط می‌گفت نظرات کارشناسی را به ما بدهید و گاهی اوقات ایشان از ما جلوتر هم می‌افتاد و در جلسات شورای اقتصاد که خدمتشان می‌رفتیم با سوالات خود، ما را گیر می‌انداخت و مجبور به بررسی بیشتر و تکمیل گزارش می‌شدیم.

🔹آقای هاشمی فردی نواندیش مذهبی بود که برخلاف برخی از هم‌صنفانشان با مدرنیته مقابله نمی‌کردند بلکه از آن بهره نیز می‌گرفت. این افراد نواندیش مذهبی، نه‌تنها در مقابل تفکرات جدید ایستادگی نمی‌کردند، بلکه سعی می‌کردند با استفاده از این تفکرات، قرائتی از دین ارائه کنند که بتواند راهگشای جامعه بشری باشد.

🔹زمانی که افرادی امثال آقای هاشمی وارد عرصه روشنفکری در دوران قبل از انقلاب شدند، به دلیل اینکه می‌توانستند قرائتی از دین ارائه دهند که عامه‌مردم و نخبگان جذب شوند، موردتوجه قرار گرفتند.

🔹آقای هاشمی شدیدا به خردگرایی و واقع‌گرایی و کار کارشناسی اعتقاد داشت، به همین دلیل معتقد بود که بسیاری از مشکلاتی که در کشور ایجاد می‌شود را به‌راحتی می‌توان با عقل و تجربه و مهم‌تر از همه با انعطاف‌پذیری حل کرد. به همین دلیل آقای هاشمی را «مرد بحران‌ها» می‌نامیدند و او را مردی اعتدال‌گرا می‌شناختند.

🔹دو تصمیم مهمی که آقای هاشمی برای آن هزینه بسیار داد و تاثیر بسزایی بر سرنوشت کشور داشت، یکی قطعنامه 598 و دیگری بحث سیاست‌های اصلاحات اقتصادی بود که به‌شدت مورد هجمه اصلاح‌طلبان حال‌حاضر و جناح راست سنتی قرار گرفت.

🔹در همان شرایط جنگ، آقای هاشمی سعی می‌کرد زمینه‌های شکل‌گیری بخش خصوصی و فعالیت بازار آزاد را تا جایی که ضربه به سیاست‌های اصلی اقتصادی آن دوران نزند، فراهم کند. در سال‌های 65-64 در یکی از جلسات دولت، وزیر آموزش پرورش وقت از فعالیت مدارس خصوصی شکایت کرد و قصد تعطیلی این مدارس را داشت. در همین جلسه نخست‌وزیر وقت نیز سخنان وزیر آموزش و پرورش را تایید کرد. آقای هاشمی به‌طور غیرمستقیم در این مساله ورود کرد و مانع تعطیلی این بخش خصوصی شد.

🔹فعالیت بعدی آقای هاشمی که نشان از رویکرد بازار آزادی او می‌داد، تشکیل دانشگاه آزاد اسلامی بود. آقای هاشمی مطرح کرد که عده‌ای با توجه به تمکن مالی که دارند، توانایی پرداخت هزینه‌های آموزش عالی خود را دارند، با همین منطق ساده شکل‌گیری دانشگاه آزاد آغاز شد. گرچه از ابتدا بسیاری از اعضای هیات‌دولت وقت با تشکیل این دانشگاه مخالفت کردند ولی او با استدلال، مخالفان را قانع کرد.

🔹از فحوای کلام‌شان می‌فهمیدم که ایشان به‌دنبال ایرانی است که جزو کشورهای صنعتی نوظهور باشد. به محض اینکه واقعیت‌های جنگ به او دیکته شد، با دانش و خردگرایی که در او بود و قرائتی که از مناسبات سیاسی و دین داشت، با همکاری دیگران برای پذیرش قطعنامه 598 از سوی امام(ره) تلاش فراوانی کرد. وقتی قطعنامه پذیرفته شد، نوبت به مسائل اقتصادی کشور رسید که از اولویت‌های اصلی او بود.

🔹ایشان فردی خردگرا و بسیار علاقه‌مند به فعالیت با پشتوانه کارشناسی بود و تا پایان همکاری که با ایشان داشتیم به تمامی نظر‌ها دقت می‌کردند و مخالفان در ابراز عقیده درخصوص سیاست‌های اتخاذ شده در دولت تحت فشار نبودند. سیاست‌های تدوین شده از سوی سازمان برنامه تایید شد. هاشمی به دلیل همان تجربه، شناخت، نواندیشی و ذهنیت بسیار قوی که داشت خود به اقتصاد آزاد و مردمی رسیده بود.ضمن اینکه اهداف عدالت اجتماعی را نیز دنبال می‌کرد و معتقد بود مکانیزم‌ها نباید یکدیگر را تحت تاثیر قرار دهند. به دلیل همین ویژگی‌ها بود که اولین برنامه پنج ساله در دولت هاشمی متولد شد و تفکر اقتصاد آزاد را ایشان در کشور نهادینه کرد. به رغم حملات چپ سنتی به سیاست‌های اقتصادی هاشمی و نبود حمایت‌های جناح راست که در موتلفه خلاصه می‌شد، هر دو از پشتوانه تئوریک و علمی منسجمی برخوردار نبودند.