دوباره عقب گرد میزنیم به روزهای اولی که اومده بودم امریکا!!!!!

@martoulak_telegram
خب دوباره عقب گرد میزنیم به روزهای اولی که اومده بودم امریکا !!!!!
میدونید که اون اوایل این ماشین قرمز گوجه ای رو نداشتم ، بنابر این قلمرو رفتو آمدم ، محوطه جایی بود که آپارتمان گرفته بودم نه بیشتر.
مسلما موندن تو آپارتمان لخت و عور بدون وسیله خیلی خوشایند نبود و منم از همون ‏روز نخست؛ کاشف به عمل آوردم مجموعه آپارتمان های مسکونی که من توش اسکان پیدا کرده بودم یه باشگاه فسقلی و یه استخر درست درمون داره و من از ایران هرچی نیاورده بودم ولی لوازم شنا تکمیل آورده بودم.
از مایو و عینک شنا بگیر تا دماغگیر و چوب پنبه که بکنی تو گوشت آب نره.
خیلی مجهز بودم ، مایومم که ازین یخه هفت تنگو تونگا بود .
همون و تو خونه پوشیدم بعد گفتم همین مایو بسه دیگه.
اومدیم کشور آزاد،والا همین که کون لخت نمیرم بیرون از حجب و حیا و سجایای اخلاقی خودمه وگرنه آزادی بیان که میگن اینجا هست پس واسه چیه.
خلاصه یه چرخی جلو آینه زدم دیدم نه، هنوز تو ناخودآگاهم همچین آزادی تعریف نشدس .
خلاصه عقلی کردمو یه شلوارک روش پوشیدم.
حوله برق لامع هم انداختم رو دوشمو عینک شنام از همون تو خونه زدم تو چشمم چون عینکه قلق خاصی داشت بدون آینه و بی دقت میذاشتی رو صورتت از کناراش انقدر آب میرفت توش غرق میشدی ،بسکه سنگین میشد.
خلاصه مثل گربه نره راه افتادم سمت استخر.
آقا از لای نرده ها تلالو خورشید روی سطح آبی استخر و موج دلفریب آب بهم چشمک میزد و هوا هم بدجور گرم بود.
انقدر کم طاقت و هیجان زده بودم که دلم میخواست از رو نرده های نیزه دار با کون بپرم تو آب.
اینجام کلن همه میان کنار استخر دمر میخوابن یا کتاب میخونن ،یا جدول حل میکنن، کسی تو آب نمیره.
همه میان آفتاب بگیرن فقط.
چشمم که به آبی آسمانی استخر خورد سرعتمو زیاد کردم که زودتر بدون فوت وقت با کون شیرجه بزنم تو آب.
در ورودی استخره از تو دفتر مدیریت
مجتمع مسکونی باز میشد و باید ریجستر میکردی که مطمئن شن از ساکنین همونجایی.
هی از پنجره نگاه میکردم به محوطه استخر هی خون خونمو میخورد که چرا دارن منو معطل میکنن.
دلم میخواست زودتر خودمو رها کنم تو آب و نوار رقص طلایی نور خورشیدو با شیرجه پاره کنم.
@martoulak_telegram
خلاصه برگه هارو امضا کردمو دویدم به سمت در رختکن که منتهی میشد به در استخر.
از هولم شلوارکو شرتو مایو ره یجا کندم(یا ابلفرز از هولم شورتو در آورده بودم، حالیم نشده بود ) دویدم سمت در که ناگهان احساس کردم پایین تنه زیادی شله و تو دویدن لق میزنه.
قبل از رسوایی زود متوجه شدم و تا کسی ندیده ،سریع برگشتم.
خلاصه بدو بدو رفتم برگمو بدم به اون آقایی که زیر سایه بون ،نشسته و بعدش سریع خودمو با کون پرت کنم تو آب تا هرکی تو شعاع 20 متری اون دورو بره آب بپاچه روش.
برگمو گذاشتم رو میز مردی و همه حواسم به این بود که از کدوم زاویه بپرم که آقاهه در حالی که زل زده بود به برجستگی ختنه گاه مایو من گفت؛ طبق آیین نامه داخلی مجتمع شما نمیتونی از استخر استفاده کنی!!!!
بلهه؟آییننامه چیه عنه؟
من اگه همین الان خودمو با کون پرت نکنم تو آب شکست عشقی میخورم،گفتم چرا نمیتونم؟من که برگه دارم اینم اسم منه دیگه،گفت اون که مشکلی نداره ولی آیین نامه ما میگه آقایون ملزم به استفاده مایو بلند تا سه انگشت بالا تر از زانو هستن که شما رعایت نکردی.
خون میزدی کاردم در نمیومد؛ گفتم :جم کن این خزعبلاتو.
من خودم از سرزمین گشت ارشاد دارم میام به من که دیگه نگو این حرفو برادر من .
مایو مدل شورت ماماندوز دیگه چه صیغه ایه.
خلاصه صدامو انداختم سرم و قشقرق به پا کردم.
یارو هم دید نمیفهمه من چی میگم زنگ زد رییسش اومد.
یه مرد کوتاه تپل با کت شلوارو کراوات قرمز که انقدر یقه شو سفت بسته بود غبغبش زده بود بیرون و از شدت گرما عرق کرده بود.
پوشه زیر بغل خس خس کنان اومد و شروع کرد مفاد آیینامه ره برای من بر شمردن و تو عکس نشون داد که منظورشون دقیقا چه جور مایوییه.
من پیش خودم گفتم اینا فهمیدن من از شهرستان اومدم میخوان اذیت کنم برگشتم گفتم فقط شورت ما خار داره دیگه نه با انگشت اون خانمه که دمر کون در هوا خوابیده بود، اشاره کردم گفتم؛ این بزرگوار نخ پوشیده اومده شما هیچی بهش نمیگی، بعد به من گیر میدی؟
که عزیزان منو توجیه کردن آیین نامه انضباطی فقط برای مرداست و خانم ها میتونن همون نخم نپوشن کلن!!!!!!!!
کار برعکس، اینجا قوانین سفتو سخت واسه مرداست گویا.
اون روز حسرت پریدن تو آب به دل من موند و برگشتم خونه.
از فروشگاه آمازون یه مایو محمدی پسند یقه اسکی سفارش دادم سایز لارج که تو ایران سایز تن خورم بود.
وقتی اومد و پوشیدم فهمیدم لارج اینجا سایز حسین رضازادست!!!
فلذا مایوهه بجای سه انگشت بالای زانو،یه بند انگشت بالای مچ پا بود.
دور کمرشم انقد گشاد که سه نفر توش جا میشدن‌.
@martoulak_telegram