خاطره نویسنده ژاپنی از روشنفکر معروف. 📢وقتی چامسکی به طرف جنگل دوید

خاطره نویسنده ژاپنی از روشنفکر معروف
📢وقتی چامسکی به طرف جنگل دوید
@matikandastan

کنزابورو اوئه: ◀یک گفت‌وگوی خوب چیزی درباره‌ی مصاحبه‌شونده آشکار می‌کند که پیش از آن هرگز در موردش صحبتي نشده بوده. فکر نمی‌کنم مصاحبه‌گر خوبي باشم چون هیچ‌وقت نتوانسته‌ام حرفی تازه بیرون بکشم.

◀کورت ونه گات ۱٩٨۴ برای کنفرانس پي‌ای‌ان به ژاپن آمده بود، اما [مصاحبه من با او] بیشتر یک‌جور گپ‌و‌گفت ميان دو نویسنده بود. ونه گات متفکری جدی بود که ایده‌های عمیقش را با لحن شوخ‌ ونه ‌گاتی بیان می‌کرد. از ونه‌‌گات هم نتوانستم چیز تازه‌ای بیرون بکشم.

◀در نامه‌نگاری‌هايم با نويسندگان پاسخ‌های صادقانه‌تری دريافت می‌كردم. نوآم چامسکی برایم تعریف کرد که در دوران کودکی‌اش در یک کمپ تابستانی اعلانی پخش شد با این موضوع که آمریکا از بمب اتمی استفاده کرده و نیروهای متحد پیروز می‌شوند. در کمپ‌ جشن گرفته بودند و آتش‌بازی‌ راه انداخته بودند ولی چامسکی به‌طرف جنگل دویده و تا نیمه‌های شب آنجا مانده بود. همیشه برای چامسکی احترام قائل بودم اما بعد از اينكه اين ماجرا را برايم تعريف كرد احترامم به او بیشتر هم شد. (منبع: مجله داستان همشهری، تير ٩۵)
@matikandastan