سپتامبر بی باران). نوشته: ویلیام فاکنر

https://telegram.me/angomanedastan
(کتاب سپتامبر بی باران)
نوشته :ویلیام فاکنر
یکی از داستان های ویلیام فاکنر که در هر خوانش، ایده های تازه ای به ذهن خواننده متبادر می کند، داستان «سپتامبر بی باران» است که به نام «سپتامبر خشک» هم ترجمه شده است. این داستان کوتاه از پنج بخش تشکیل شده است، اما به دلیل نوع روایت و فرم اجرای کار گویی متنی است بدون فاصله و مکث و سکته. شایع شده است که پیردختری به نام دوشیزه «مینی» که احدی از مردها به او توجه نشان نمی دهد، مورد اهانت واقع شده است. این که فرد متعارض چه به او گفته است یا با او چه کرده است، در پرده ابهام است و هیچ کس چیزی نمی داند. خودش هم به «عمد» چیزی نمی گوید و فقط با چهره یک مظلوم و نگاهی مظلومانه تر، می خواهد به زبان بی زبانی به همه بگوید که موضوع از آن چیزی که بر سر زبان هاست، فاجعه آمیزتر است. شما از منِ نوعی از شخصی که اطلاعاتی درباره من دارد، سؤال می کنید که فلانی چه جور آدمی است.