📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
📢چرایی تاثیرگذاری یک رمان. از اینجاست که به یک سری سیر و سلوکهای معنوی، دست میزند
📢چرایی تاثیرگذاری یک رمان
@matikandastan
مصطفی ملکیان: 🔹 بریت ویت، یکی از فیزیکدانان معروف امریکایی که به واسطهی مقالهای که در مورد فلسفهی دین نوشت، شخصیتی مهم یافت؛ در همان مقاله- که او را به عنوان فیلسوف دین معرفی کرد- جملهای دارد که میگوید: کسانی که از راه خواندن کتاب "سلوک زائر"، تحول پیدا کرده اند، تعدادشان بسیار فراوان است.
🔹 این کتاب داستانِ انسانی است که، زمانی از قیل و قال زندگی و از اینکه زندگی گذشته اش را به این صورت طی کرده، به تنگ میآید و به نظرش میرسد که زندگی آینده اش دیگر نباید ضمیمهی زندگی گذشته اش شود، باید آینده اش با رمان گذشته اش واقعاً تفاوت پیدا کند. از اینجاست که به یک سری سیر و سلوکهای معنوی، دست میزند. این کتاب یک رمان است؛ اما یک رمان دینی و مذهبی. به گفتهی ویت، این کتاب بیشترین تأثیر را در تغییر روحی مردم امریکا و اروپا در دو قرن و نیم اخیر داشته است.
🔹واقعاً رمز آن چیست که یک رمان این همه اثر میگذارد ولی استدلالهای فلسفی و این مقدمهچینیها این اثر را نمیگذارد؟ اگر ما در رمان بتوانیم یک نفر را متقاعد کنیم،گرچه به لحاظ منطقی این تقاعد خیلی قابل دفاع نیست؛ اما به لحاظ تکوینی بسیار موفق هستیم. شاید رمز اینکه در ادیان و مذاهب هم به خصوص ادیان ابراهیمی، تمثیل فراوان به کار میرود همین باشد. داستان یک نوع قدرت تکوینی در اقناع دیگران دارد که استدلال ندارد. استدلال به ذهن شخص متوسل میشود ولی، داستان به کلّ وجود شخص. به اصطلاح قدما، استدلال، علمالیقین میآورد ولی، تجربه یک نوع عینالیقین و حتا بعضی اوقات حقالیقین میآورد .
🔹 اگر بعضی از رمانهای مؤثر اگزیستانسیالیستها را بخوانید، واقعاً به مطالبشان یقین میکنید؛ با اینکه اصلاً صغرا و کبرایِی ندارد؛ بلکه نویسنده شما را در نمایشنامهی خود به آن اوضاع و احوال خاص برده است. مثلاً اگر رمان "تهّوع" ژان پل سارتر را بخوانید میبینید که واقعاً انسان نمیتواند آن را در قالب صغرا و کبرا و نتیجه بریزد اما، با این همه، انسان حرف ژان پل سارتر را قبول میکند. استدلال آنها، ترسیمِ تجربی آن حال و وضعی است که هر خواننده یا بیننده به آن اعتراف میکند و میپذیرد. (منبع: درسگفتار ِ"تاریخ فلسفهی غرب(جلد چهارم)،" ۱۳۶۹-۱۳۷۳، خلاصهیِ صفحات ۵۰-۵۳ و ۷۸-۸۰)
@matikandastan