مینا حدادیان: رمان نوجوان «بخاطر وین دیکسی» را خواندم …دختری به نام اوپال با پدرش که کشیش است زندگی میکند

مینا حدادیان: رمان نوجوان "بخاطر وین دیکسی " را خواندم..
دختری به نام اوپال با پدرش که کشیش است زندگی میکند. مادرش وقتی که او خیلی کوچک بوده آنها را ترک کرده. چون دوست نداشته همسر یک کشیش باشد.
اوپال روزی به فروشگاه وین دیکسی میرود تا خرید کند. سگ مردنی و ولگردی وارد فروشگاه شده که مدیر فروشگاه با خشونت با سگ رفتار میکند. اوپال به دروغ میگوید که این سگ اوست و اسمش وین دیکسی است.
سگ را به خانه میاورد , میشورد و به توجهی مادرانه میکند. اوپال با یک کتابدار پیر , با پسری که برای حیوانات گیتار میزند با یک زن پیر که بچه ها فکر میکنند جادو گر است و....دوست است.
او و پدرش همیشه دلتنگ مادرش میشوند. داستان تمام میشود بدون اینکه مادر برگردد.
و مخاطب با واقعیتی مواجه میشود: زندگی همیشه بر وفق مراد,نیست...
اما اوپال با دوستانش چنان لحظه ها و موقعیتهایی می سازند که فراموش نشدنی است. مثلا خانم کتابدار برای او از خاطرات قدیم میگوید و از شرکت آبنبات سازی جدش که بعد از جنگهای داخلی آمریکا احداث شده و آبنباتی به او میدهد که طعم آبجو و توت میدهد و همزمان او را شاد و غمگین میکند: مثل خود زندگی...
واقعا بعد از خواندن این داستان اوپال و سگش و دوستانش را از یاد نخواهید برد و مثل من بسیار دوستشان خواهید داشت...
این کتاب , کتاب افتخاری جایزه نیوبری و جایزه کتاب پرفروش نیویورک تایمز بوده است...@dastanirani