طنز و ادبیات داستانی/. رمان‌های روسی

طنز و ادبیات داستانی/
@matikandastan
📢بختک رمان‌هاي روسی

سيد‌ابوالفضل طاهری: تا گوساله گاو و آدمي‌خام شود، تا رمان روسي به انتها رسيده و تمام شود، تا صبر آدمي ‌صبر ايوب و اعصابش آرام شود، دل صاحبش پير مي‌شود، خواننده از خواندن رمان سير مي‌شود، عمر به پايان مي‌رسد و کمي‌دير مي‌شود. رمان آنهم از نوع روسي، از همان‌ها که نيمه کاره رها مي‌کني و مي‌بوسي، مي‌بوسي و مي‌گذاري کنار چون در اثر خواندنش پير مي‌شوي و مي‌پوسي. اگر حساب انگشت شمار نويسنده ناپرهيز روسي را از غالب نويسندگان ادبيات روس جدا کنيم بر کسي پوشيده نيست از سر و کول رمان‌هاي روسي شخصيت مي‌بارد. به گونه‌اي که اگر بنا بود به ازاي هر شخصيت يارانه دهند هر يک از نويسندگان روس دست کم يک برج داشتند. بگذريم از برخي نويسندگان نام آشناي روس که مي‌شود با شخصيت‌هاي هر رمان‌شان چند تيم فوتبال تشکيل داد و با شخصيت‌هاي کل آثارشان جام جهاني تمام عياري برگزار کرد. بگذريم از کساني که گوش مفت و کاغذ و قلم رايگان گير آورده و هرچه در چنته دارند رو مي‌کنند و تا هفت الي هشت جد گوش را پشيمان نکرده پا پس نمي‌کشند.

نوع خاصي از رمان وجود دارد که ادوين ميور از آن به عنوان رمان شخصيت ياد مي‌کند. رماني که طرح نوکر سينه‌چاک و غلام خانه‌زاد شخصيت است و هر چه در توان دارد مايه مي‌گذارد تا بلکه در محضر راوي خود شيريني کرده و شخصيت جديدي را معرفي کند يا چيز بيشتري درباره شخصيتي که پيشتر معرف حضور مخاطب بوده عرض نمايد. شخصيت‌ها را از مناظر مختلف بررسي مي‌کنند از جمله تحول، ساختار روايي و خصلت دروني و ... از منظر خصلت دروني شخصيت‌ها به دو نوع تک‌بعدي و چند‌بعدي تقسيم مي‌شوند همان که فريدون بدره‌اي از آن با عناوين مسطح و کروي ياد مي‌کند و ابراهيم يونسي آن را ساده و جامع ترجمه کرده است. شخصيت تک‌بعدي را در يک جمله مي‌توان بيان کرد مختصر و مفيد، بدون چک و چانه، شخصيت شناخته مي‌شود و مي‌آيد به ذهن يا همان بالاخانه، اما شخصيت چند بعدي همه‌جانبه، غير‌قابل پيش‌بيني و ممتاز از ساير شخصيت‌ها مي‌باشد. بطور طبيعي شخصيت‌هاي چند بعدي در کنار شخصيت‌هاي تک‌بعدي قرار مي‌گيرند و اين موازنه باعث مي‌شود رمان در تعادل باشد. رمان‌هاي روسي بجاي آنکه يکي به نعل زده و يکي به ميخ يکسره مي‌روند سراغ شخصيت‌هاي چند بعدي و براي شخصيت تک بعدي تره هم خرد نمي‌کنند. اين امر شايد برتري رمان روسي بنظر برسد منتها اينطور نيست.
@matikandastan
همانطور که فخامت بيش از حد زبان، موجب وخامت حال رمان مي‌شود، همانگونه که افراط در سجع بکار رفته در اين مطلب، باعث شادي روح خواجه عبدال... انصاري وخستگي و کسالت مي‌شود. به همان طريق شخصيت‌هاي بعضاً سرکش چند بعدي به جان طرح مي‌افتند و تقسيم غنايم کرده و خونش را همچون زالو مي‌مکند. آنچه در انتها و پس از هجوم شخصيت‌ها باقي مي‌ماند تتمه اي از طرح است که زمام امور از دست نويسنده خارج شده و او بايد کليد بردارد و همه درهاي بسته رمان را يکي پس از ديگري باز کند. مثل آن مي‌ماند يک فيلمساز فيلمي‌بسازد و براي نقشي فرعي و کوتاه در حد چند دقيقه بازيگر بزرگي دعوت کنند و ايشان هم نيمي‌ از بودجه فيلم را براي آن مختصر نقش ببلعد. اگر ممکن باشد تمام بازيگر‌هاي فيلم معروف باشند حتي رهگذران بسيار عالي مي‌شود اما از بد حادثه ممکن نيست. اگر هم ممکن باشد کاري است بيهوده. تصور کنيد در بخشي از رمان شخصيت اصلي فردي را که به درخت تکيه کرده را ديد و از ايشان ساعت پرسيد. ايشان هم ساعت مبارک را نگاه کرد و جواب شخصيت اصلي را داد. اگر قرار باشد اولين و آخرين حضور اين شخصيت در خلال رمان باشد ديگر ساير وجوه شخصيتي اين شخصيت به چه کار مي‌آيد؟

چه منطقي قبول مي‌کند اين مسئله را که نويسنده وقت خود و خواننده را صرف توصيف و ماجراجويي بي‌مورد کند تا همگان بدانند به درخت تکيه‌دهندگان آن سال‌ها در روسيه چه آدم‌هايي بوده‌اند. مثل آن مي‌ماند همين صحنه گوشه‌اي از يک فيلم باشد و شهاب حسيني را بگوئيم نخل طلايش را بگذارد کنار و اين نقش پيش پا افتاده را بر عهده گيرد.

هر‌چند پر‌واضح است که پدر کشتگي با نويسندگان روس دارم با وجود آنکه اين امر را به جد تکذيب مي‌کنم اما زبان به اقرار مي‌گشايم و مي‌گويم ادبيات روس کشته مرده کم ندارد. همان کساني که پيچيدگي و سرکشي شخصيت‌ها را دوست دارند و از خواندن آن لذت مي‌برند يا آنان که دلشان لک زده در زندگي مردم سرک بکشند و پشت سر مردم غيبت کنند آن هم ساده و بدون گناه و مي‌آيند و به رمان روسي متوسل مي‌شوند و حظ وافري برده و دلشان غنج مي‌رود.

با وجود خيل کثيري از طرفداران رمان روسي در ايران خوشبختانه نويسندگان ايراني اعتقادي به اين قرتي بازي‌ها نداشته و اين بچه بازي‌ها را بر نمي‌تابند و کم نيستند شمار رمان‌هايي که همه شخصيت‌هايشان از نوع تک‌بعدي است. (روزنامه مردمسالاری)
@matikandastan