📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
**👆 … «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» نمونهای ویژه، از اینگونه داستانی است
**👆 ...«یوزپلنگانی که با من دویدهاند» نمونهای ویژه، از اینگونه داستانی است. «بیژن نجدی» نویسنده تاثیرگذار و کمآثار مشهدی است که سال ۷۶، سالی که بسیاری از ما جیمیها به دنیا نیامده بودیم و یا در کودکیهایمان غرق بودیم با دنیا و غمهایش بدرود گفت. نجدی درباره چگونه نویسنده شدنش جمله جالبی دارد: «لازم نیست حتما شانههای توانایی داشته باشید که دنیا سختیهایش را روی شانه شما خالی کند. برای من این اتفاق در چهارسالگی رخ داد و من از همان روز نویسنده شدم.» پدر نجدی در حادثهای دردناک توسط سربازان رژیم شاهنشاهی کشته میشود و نجدی نویسنده میشود.
این داستانها منهای تشبیه و استعارات فراوانی که در خود دارد و آن را به شعر نزدیک کرده، سبک روایی مدرنی دارد که ممکن است برای برخی پسندیده نباشد. سوژهها و تغییر راوی ناگهانی اما معنادار در داستانهای نجدی آنها را چگالی ویژهای داده است، به شکلی که یک داستان چند صفحهای او را میتوان بارها خواند و گریست...
** «...مرتضی تکان خوردن صداها را روی صورتش احساس میکرد و میدانست یک چیز بدون شکل بین دهان مردم و در هوا جریان دارد که او نمیتواند آن را با دستهایش بگیرد... چند سال پیش یک روز سر سفره نهار، قاشق را به پشت دیگ کته زد. قاشق خالی را در دهانش فرو برد و با چشمهایش از مادرش پرسید...؟ مادر گفت آره ننه! این صداست...»
مشخصات کتاب:
عنوان: یوزپلنگانی که با من دویدهاند
نویسنده: بیژن نجدی
ناشر: مرکز
قیمت: ۵۵۰۰ تومان
قطع: زیری
تعداد صفحه: ۸۵
برگرفته از وبلاگ جاکتابی. http://jaketabi.blog.ir/