از کافکا در کرانه می‌گوید.. -هنگامی که شروع به نوشتن می‌کنم همه آنچه می‌دانم در درونم وجود دارد

#موراکامی
از کافکا در کرانه می گوید

-هنگامی که شروع به نوشتن می کنم همه آنچه می دانم در درونم وجود دارد.این اطلاعات ممکن است وابسته به فرهنگ ژاپن باشند یا غربی. من هیچ تفاوتی بین این دو قائل نیستم.

-انکار نمی کنم که فرانتس کافکا نویسنده مورد علاقه من است اما گمان نمی کنم که رمان من و شخصیت آن مستقیماً تاثیری از کافکا گرفته باشند.دنیای کافکا چنان بی نقص و کامل است که تلاش برای تقلید آن نه تنها بی نتیجه که شاید خطرناک است.

-صادقانه بگویم من درک درستی از آنچه به عنوان پست مدرنیسم شناخته می شود ندارم اما گمان می کنم سبک نوشتنم سبکی متفاوت است.قصد من این است که نویسنده ای باشم که داستان هایش با آنچه دیگران می نویسند فرق دارد.

-آدم های که از جامعه طرد شده اند همیشه برای من جالب بوده اند.ناکاتا مشخصا یکی از آنهاست.دوستش دارم."کافکا در ساحل" رمانی طولانیست و نویسنده اش حق دارد که در آن دست کم یک شخصیت بیافریند که دوستش دارد.

-من گربه ها را خیلی دوست دارم.گمان می کنم گربه ها در داستان نشانه ی چیز دیگری باشند.

-من چیزی درباره سمبلیسم نمی دانم.به نظرم در سمبولیسم خطر وجود دارد. من با استعاره ها و تشبیه ها راحتترم.

-می دانم اکثر مردم گرفتارند اما اگر واقعا می خواهند کتاب را بفهمند آن را چند بار بخوانند.

سایت ادبی کتابناک
@writtttting