📢نویسنده‌ای که تقابل کشیشها و فمینیستها را برانگیخت

📢نویسنده ای که تقابل کشیشها و فمینیستها را برانگیخت
@matikandastan

نگار محقق: تامس هاردی نويسنده ای است كه كشيش ها كتابش را سوزانده اند؛ فمنيست های متقدم آثارش را جسورانه يافته اند؛ ويريجينيا وولف بر كتاب "تس دوربرويل" او نقدی نوشته و سيمون دوبوار اين كتاب او را اثری برجسته تر از فسلفه دانسته؛ می گويند وقتی كه می خواهيد كسی يا چيزی را بهتر بشناسيد به طرفداران، تحسين كنندگان، منتقدان و دشمنانش رجوع كنيد؛
تقابل كشيش ها و فمنيست ها، و توجه دو نويسنده ی زن محبوبم به اين نويسنده باعث شد كه سری به تامس هاردی و آثارش بزنم كه گويا بعد از سوزانده شدن يكی از رمان هايش از رمان نوشتن دست برداشته و فقط شعر نوشته؛ گاهي خيال می كنم شعر بيش از گونه ی ديگر ادبی در برابر تحجر، ظلم، كوته بينی، خشم يا سانسور گونه ی مقاوم تری است و از همان رو ادبی تر و گاهی تصميمی مثل تصميم تامس هاردی اين خيال مرا تقويت می كند؛ اگر به تامس هاردی علاقه مند شده ايد رد اين جمله ها را می توانيد در كتاب شاهكارش كه گويا ترجمه های بسياري هم دارد بيابيد: "اما روال روزگار چنان است كه زندگی هميشه با آرزوهای ما نمی خواند، آن كس كه به ندايمان پاسخ می دهد همان كس نيست كه فرايش خوانده ايم، آن كس را كه بايد دوست داشت و زمان دوست داشتنش به ندرت با يكديگر می خوانند، هنگامی كه ديدن برای انسان نگون بخت می تواند نيكبختی به دنبال آورد، طبيعت به ندرت می گويد ببين! و در جواب كجا؟ به ندرت پاسخ می دهد اينجا! آن گاه زمانی فرا می رسد كه از اين بازی ملال آور قايم باشك خسته می شويم. شايد بگوييد كه در اوج و پيشرفت بشريت اين اشتباهات تاريخی را جهان بينی درست و كنش و واكنش متقابل دقيق تر ماشين اجتماعی، دقيق تر از آنچه امروز ما را به اين سو و آن سو پرتاب می كند، تصحيح كند اما امكان چنين كمالی را نمی توان پيش بينی يا حتی تصور كرد."
@matikandastan