یه چیزی که خیلی روم تأثیر گذاشت این خانومه بود که بغلم نشسته بود و همه ش گریه می‌کرد

یه چیزی که خیلی روم تأثیر گذاشت این خانومه بود که بغلم نشسته بود و همه ش گریه می کرد. هر چی فیلمه مزخرف تر میشد بیشتر گریه می کرد. آدم فکر می کرد چون آدم مهربونیه داره گریه می کنه ولی از این خبرا نبود. من بغلش نشسته بودم و خوب میدونم. یه بچه همراش بود که طفلک خیلی خسته شده بود و می خواست بره دستشویی ولی خانومه هی بهش می گفت آروم بگیره و مواظب رفتارش باشه. اندازه ی یه گرگ مهربون بود. بعضیا این طوری ان. واسه یه فیلم چرت و پرت اشک میریزن ولی تو بیشتر موارد حرومزاده های پستی ان. جدی میگم.

#ناتوردشت
#جی_دی_سلینجر
ترجمه #محمدنجفی