سیلویا پلات رمان «حباب شیشه» را بر اساس قسمتی از زندگی ی خود نوشت

سیلویا پلات رمان "حباب شیشه" را بر اساس قسمتی از زندگی ی خود نوشت. داستان رمان مربوط به یک ماه اقامتش در نیویورک برای سردبیری مجله ی مادموازل، و بازگشتش به خانه، خودکشی و اقامت در بیمارستان روانی ست.
انتشار این رمان هفت سال به طول انجامید. پلات مجبور شد رمان را در انگلستان به چاپ بسپارد چرا که قوانین آمریکا کتاب را بر ضد اصول خانواده ارزیابی کرده بود. تنفر سیلویا پلات از مادرش، و در مقابل عشقش به پدر در این رمان کاملأ مشخص است. بحث خودکشی نیز از جمله مواردی بود که باعث متوقف ماندن کتاب در آمریکا شد.
"حباب شیشه" کتاب تکان دهنده ای ست. روایت انسانی ست که گویا چیزی گم کرده و امیدی به یافتنش ندارد. پلات فرو رفتن دختری را در سراشیبی ی افسرده گی چنان به آهسته گی و درست نشانمان می دهد که رها کردن رمان غیر ممکن به نظر می آید.
روایت رمان از دید اول شخص است که خود این امر باعث می شود تا مخاطب ارتباط بیشتری با شخصیت و اندیشه ها و حوادثی که برایش رخ می دهد برقرار کند. هر چه داستان به پیش می رود حال روحی ی دختر وخیم تر و وخیم تر می شود. به نوعی که وقتی دوباره برگردیم و به اوایل داستان نگاهی کنیم گویا با شخصیت دیگری روبروئیم. این تغییر و تحول چنان به خوبی پرداخت شده که ابدأ بیرون از رمان جلوه نمی کند.
خواندن رمان "حباب شیشه" تجربه ی لذت بخش، منحصر به فرد و از یاد نرفتنی ای ست

سیلویا پلات (۱۹۶۳ – ۱۹۳۲) شاعر، رمان‌نویس، نویسندهٔ داستان‌های کوتاه، و مقاله‌نویس آمریکایی است. بیشتر شهرت او مرهون اشعارش است که به شدت به گروتسک تمایل داشت. او همسر تد هیوز شاعر نامدار بوده است.

کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan