نویسنده نگو، اسم اش است کارگر ناشر

نویسنده نگو، اسم اش است کارگر ناشر

نسرین ارتجایی: دو سال و نیم گذشت تا به این باور برسم که نود درصد از داستان نویسان واقعی شده اند کارگر ناشر ان و کارشناسان ادبی آنها. آهسته آهسته، نوشتن داستان کوتاه را کنار گذاشته و به رمان نویسی روی آورده اند و اثر آنها چه ضعیف باشد و نیمه قوی یا قوی، خیلی خیلی زود به مرحله ظهور و تولد چاپی می رسند و بعد هم اگر چیزی باشد که بتوان روی تجارت آن حساب کرد،که یعنی اگر مطابق میل عامه مردم کوچه و بازار باشد و خارج از اوج تکنیک و شگردهای داستان نویسی نوین، بسیار عالی معرفی و نقد می شوند و بعد هم ردیف می کنند اسم چند تایی از آنها را در میان نامزدهای یک یا چند جایزه ادبی!!!! و عملا دیگر تابع ذهن و خلاقیت خود نیستند و شده اند کارگر البته بسیار کم حقوق دفاتر نشر. نکته جالب این که، این روزها، راه، راه بسیار هموار و بی سنگلاخ و بی گذر از هفت خوان رستم شده است برای کتاب اولی ها. آنها رمان می نویسند و بزودی کار آنها می رود برای گرفتن مجوز. و نکته جالب تر آن که، هر آدمی که در شاعری، نقاشی، فیلم سازی شکست خورده است، به نوشتن رمان روی آورده است و از همه مهمتر در حالی که درصدی از نویسندگان دیگر با سابقه درخشان، برای انتشار آثار کوتاه خود به دنبال ناشر می گردند، آن تمرینی ها، قرارداد رمان خود را با ناشر، تنظیم کرده اند.

از انجمن ماتیکان داستان حمایت و ما را به داستان نویسان و دوستداران داستان معرفی کنید

@matikandastan