کشیش به انتظاربیوه زن که روی صندلی گهواره‌ای کنده کاری شده اشرافی نشسته بود

کشیش به انتظاربیوه زن که روی صندلی گهواره ای کنده کاری شده اشرافی نشسته بود.رطوبت غریب آن خانه رااحساس کرد؛خانه ای که ازوقتی صدای شلیک گلوله تپانچه ،بیش ازبیست سال پیش،درآن پیچیدوخوزه آرکادیابوئندیا،عموزاده سرهنگ وعموزاده همسرخودش،روی ساق پیچهایی که تازه ازپای خودبازکرده بودوهنوزگرم بوددمرافتاده وصدای سگکهاومهمیزهابلندشد،دیگرروی آرامش ندید.
#پرندگان مرده وپانزده داستان دیگر#گابریل گارسیامارکز#احمدگلشیری***

به کانال انجمن داستانی رهتاب بپیوندید.

👇👇

Telegram.me/anjomane_dastani_rahtaab