برچسب‌ها: تعلیق, روش شناسی, سینما, فیلمنامه, فیلمنامه نویسی

برچسب ها: تعلیق, روش شناسی, سینما, فیلمنامه, فیلمنامه نویسی

در پاسخ به این پرسش که محصول هنر چیست، تنها یک پاسخ قانع کننده می یابیم و آن حس است. در حقیقت هر گزاره عقلی ابتدا در ذهن هنرمند تبدیل به رؤیا می شود و سپس در اثر هنری او تبدیل به حس شده و از آن طریق به مخاطب منتقل می گردد.

در سینما هر فیلم دارای دو گروه محصول احساسی است. احساسات جذب کننده و احساسات تثبیت کننده. احساسات جذب کننده احساسات دنباله داری هستند که مخاطب را جذبِ داستان کرده و باعث می شوند وی نسبت به تماشای ادامه فیلم راغب شود. تعلیق، بحران و معما از جمله احساسات جذب کننده اند. احساسات تثبیت کننده آن هایی هستند که به صورت آنی به وجود آمده و باعث می شوند فیلم برای مخاطب، به یاد ماندنی شود. انواع احساسات غافلگیر کننده (Surprise) از جمله وحشت و طنز در زمره احساسات تثبیت کننده قرار می­گیرند. وجود احساسات تثبیت کننده است که باعث تثبیت محبوبیت یک فیلم در ذهن مخاطب می شود.

با این حال یک نکته بسیار حیاتی که باید در نظر داشت این است که برخی از احساسات جذب کننده و تثبیت کننده با یکدیگر در تضاد هستند و ایجاد آن ها به صورت همزمان یا به طور متوالی می تواند اثر سینمایی را از هدف خود به شدت دور کند. به طور مثال بحران و طنز در تضاد با یکدیگرند و زمانی که بحران عامل جذب مخاطب است، رویداد طنزآمیز می تواند بحران را به کلی از بین ببرد. با این حال تجربه نشان داده است که یک اثر سینمایی برای اینکه به یک شاهکار هنری تبدیل شود باید با توجه به محتوای مطلوب آن (محتوایی که اثر از طریق فرم به دنبال ایجاد آن است) هر دو گروه احساسات فوق را در زمان مناسب در مخاطب ایجاد کند.

در این مقاله به معرفی تعلیق، یکی از مهم ترین محصولات احساسیِ جذب کننده­ مخاطب در سینما، می پردازیم. در این مقاله علیرغم ذکر تعدادی از دستاوردهای ادراکی و روان شناختی، رویکردی روش شناسانه نسبت به بررسی تعلیق اتخاذ شده است. در حقیقت همانطور که در میان نظریه های فیلم،نظریه ادراکی به شناخت فرآیند ادراک انسان و نظریه مؤلف به شناخت مؤلف از طریق اثر می پردازد، نظریه روش شناسی به بررسی روش های سینماییِ تبدیل گزاره های عقلی به عکس العمل های حسی می پردازد. نظریه روش شناسی نه تنها تا کنون با این نام طبقه بندی و شناسایی نشده است بلکه پیشرفتی متناسب با اهمیت حیاتی آن نداشته است. با این حال در این مقاله بیش از هر چیز، رویکرد روش شناسانه مد نظر است.

در منابع مختلف، تعاریف گوناگونی برای تعلیق وجود دارد که برخی از آن ها دارای تعبیرهای متضاد با یافته های علمی بوده و تعداد بسیاری از آن ها کامل نیستند. نویسنده حاضر، به کمک تعدادی از منابع و بررسی آثار موفق تعلیق آمیز، تعریف زیر را برای تعلیق تعریفی کامل و درست می داند.

طبق این تعریف، تعلیق به حس انتظار توأم با نگرانی گفته می شود و زمانی به وجود می آید که مخاطب می داند که خطری شخصیت محبوب داستان را تهدید می کند اما آن شخصیت آمادگی مواجهه با خطر را ندارد و در نتیجه مخاطب نسبت به سرنوشت او دچار عدم قطعیت است.

پیش از آنکه به بررسی چند موضوع مطرح در تحقیقات علمی درباره تعلیق و روش های ایجاد و انتقال آن بپردازیم، اجازه دهید تعریف بالا را با دقت بیشتری بررسی کنیم.

طبق تعریف بالا، حس تعلیق مخلوطی از دو حس انتظار و نگرانی به طور همزمان است و حس انتظار یا نگرانی به تنهایی ایجاد تعلیق نمی کنند. شاید به همین دلیل، بر خلاف نظر عده ای، نمی توان داستان اسرارآمیز را لزوماً تعلیق آمیز دانست زیرا کنجکاوی برای حل یک معما با این که حالت انتظار ایجاد می کند، اما این انتظار تعلیق آمیز نیست زیرا توأم با نگرانی و اضطراب نیست.

با دقت در تعریف بالا همچنین در می یابیم که تعلیق پنج عنصر اصلی دارد که عبارتند از:

عامل خطر: یک عامل ایجاد خطر وجود داشته باشد.شخصیت محبوب: عامل ایجاد خطر برای شخصیت محبوب ایجاد خطر کند.تهدید: خطر، به شخصیت محبوب نزدیک شود.عدم آمادگی: شخصیت محبوب به هر دلیل، آماده مقابله با خطر نباشد.انتظار: موقعیتِ خطرناک طولانی و با ایجاد حالت انتظار باشد.

هر چقدر هر کدام از عناصر پنج گانه بالا قوی تر باشند، تعلیق شدیدتر خواهد شد. به عبارت دیگر، هر چقدر خطر بزرگتر و رعب آورتر باشد و هر چقدر شخصیتِ در معرض خطر در ذهن مخا