📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
فرزانه کرم پور: یک کاری را شروع کردیم که روی کار بعضی نویسندهها هم انجام شد اما در ارشاد ماند
فرزانه کرم پور: یک کاری را شروع کردیم که روی کار بعضی نویسندهها هم انجام شد اما در ارشاد ماند. این کار راجع به شخصیت زنها در داستان نویسندههای ایرانی بود. من روی کارهای آقای دولت آبادی، چهلتن و گلی ترقی کار کردم و بقیه هم دربارهٔ دیگر نویسندگان. معلوم نیست سرنوشت این کار چه شد. تا ۸ سال پیش میدانم که در ارشاد مانده بود. تا وقتی که این چیزها قرار است که نگفته بماند نباید منتظر باشیم که زنهایی در کار دیده شوند که واقعی باشند. ما همین الان شاهد نوشتن «سلوک» توسط آقای دولتآبادی هستیم. من نقدِ این کار را نوشتم و به خودِ ایشان هم گفتم. آقای دولت آبادی زنِ مدرن را نمیشناسد. مهم نیست که داستان را به پاریس ببرد. پاریسی که آنچنان هم خودِ نویسنده با آن آشنا نیست. زنهایی که آقای دولت آبادی از آن حرف زده بازهم وامدار صادق هدایت هستند. همان مسئلهی «لکاته» و «اثیری» است. آقای دولت آبادی در این داستان نوشته «یک تیغ پتیارهکش پیدا کنیم». این چه تفکری است که نویسنده ادامه میدهد؟ این چه شکلی از جهانبینی است؟ اشاعهی این تفکر بیمار اشتباه است. تولد صد و چند سالگی هدایت است. او با شرایط روحی که داشته این مسئله را مطرح کرده. امروز ما باید منتقد این مسئله باشیم چون سالها گذشته و زنها به شکل دیگری زندگی میکنند. از این تفکر باید انتقاد شود اما بهجای انتقاد آن را اشاعه میدهیم. مثلاً در کتاب کلیدر مارال را داریم که ساخته شدهی تمثالی از شیرین است. همان تابلوی آبتنی کردن را هم دارد و بعد بلقیس را داریم که نمونهی زنان مدیری است که پشت پردهاند که همه کار میکنند. آقای دولتآبادی اینها را میشناسد و به خاطر شناختی که از اینها دارد، آنها را هم خوب مینویسد اما او زنِ مدرن را نمیشناسد. صادق هدایت زن را این گونه شناخته که نباید آن را به عنوان یک مسئلهی قدسی طرح کنیم. وقتی میتوانیم نقد کنیم که کسی قدسی نباشد. به محض اینکه حرف بزنید دربارهاش فحش میشنوی. شما چه توقعی از یک نویسنده دارید که کارِ بهروز بنویسد وقتی با افتخار میگوید که من کارِ خارجیها را نمیخوانم؟ چطور میتوان توقع داشت که نگاهِ او به زن مدرن باشد؟ ما دوست داریم یک نفر را آنقدر بزرگ کنیم که خودمان از او بترسیم. اگر هرکسی کار چاپ میکند ما دربارهاش بنویسیم و از او بخواهیم که پاسخگو باشد، مجبور میشود که کارش را درست کند. @dastanirani