📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
📢امروز هم داستان خوبی نوشتهای. مجموعه داستان «فردا داستان خوبی مینویسم»
📢امروز هم داستان خوبی نوشتهای
@matikandastan
📃درباره مجموعه داستان «فردا داستان خوبی مینویسم»
نازنین جودت: گفتمان غالب در نخستين مجموعه ابرآویز زن و دغدغههای اوست. شاید در نگاه نخست موضوع کمی کلیشهای به نظر بیاید، اما مگر ادبیات زنان ایران چندسال است که پا گرفته و نویسندگان زن به صورت جدی نوشتن را دنبال میکنند؟ آغازگر این راه سیمین دانشور عزیز بود با کتاب «سووشون». از زمان چاپ آن کتاب (١٣٤٧) تا به امروز هنوز ٥٠سال هم نشده، اما در همین بازه زمانی که برای شکوفایی هنر بهویژه هنر ادبیات و نوشتن زمان کمی است، کارهای درخور و ماندگاری توسط نویسندگان زن خلق شده که اتفاقا بیشتر آنها به دغدغههای زنانه پرداختهاند. مگر این همهسال که مردان از دغدغههای مردانه نوشتهاند کسی اعتراضی کرده؟ مهم این نیست که دغدغههای جنس زن یا مرد مدنظر نویسنده باشد و به آن بپردازد، مهم پرداختی نو و متفاوت از موضوعی تکراری است. این اتفاق در مجموعه داستان «فردا داستان خوبی مینویسم» افتاده است. نویسنده قبل از ورود به فضای ادبیات داستانی و آشنایی با کارگاههای داستانی و نوشتن، در زمینههای هنری دیگری فعالیت داشته و همین امر باعث شده با تجربهها و دید بهتر و وسیعتری وارد ادبیات شود و حرفهای تازهای برای گفتن داشته باشد.
در داستانهای ابرآویز ما با زنهایی در سنین مختلف از طبقات اجتماعی مختلف و با ایدئولوژیهای متفاوتی آشنا و اتفاقا با آنها همراه میشویم و باورشان میکنیم و این زیر سایه تجربیات و تعاملات اجتماعی بوده که نویسنده پیش از نوشتن داشته است.
نویسنده لوکیشنهای داستانهایش را محدود به فضای آپارتمان نمیکند و داستان در فضاهایی متفاوت تجربه میشود: در آسایشگاه روانی، در تاکسی، پزشکی قانونی، ایستگاه اتوبوس، خانهای قدیمی و . . . . این متفاوت بودن را با نوشتن داستان ژانری هم تجربه میکند. در این مجموعه هم داستان واقعگرا داریم، هم واقعگرای اجتماعی و هم داستان علمی - تخیلی. ابرآویز حتی در زمان داستانهایش هم از یکنواختی دوری کرده است. ما در مجموعه داستانهایی از دهه ٦٠ و فضای پشت جبهه و دغدغه مردم آن روزگار داریم تا داستانهایی که به حال این روزهای ما بسیار نزدیک است. او از عهده پرداخت شخصیتهایی که یکی، دو نسل از او قبلتر بودند و ساختن فضای آن روزگاران هم برآمده است.
اما با کنار هم گذاشتن داستانها و پیدا کردن مشترکات آنها میشود به این نتیجه رسید که مجموعه از دغدغههای زنانه میگوید تا ذهن من خواننده را به این حقیقت معطوف کند که حضور جنس مرد در زندگی زنانی که با مسائل و مشکلاتی مواجه شدهاند که همانا گرههای اصلی داستانهاست؛ چقدر کمرنگ و در سایه است. مردان مجموعه «فردا داستان خوبی مینویسم» یا غایبند یا حضوری کمرنگ و سایهای دارند و اگر هستند هم با خیانت، تجاوز یا آزار و اذیت دختران و زنانِ داستانها باعث به وجود آمدن درد و رنج بیشتری میشوند.
@matikandastan