یادداشتی بر داستان روضه نوح / نوشته حسن محمودی

يادداشتي بر داستان روضه نوح / نوشته حسن محمودي
علي رشوند (چاپ شده در روزنامه بهار مورخه 21 آبان 1394)
جنگ از مقوله هايي است كه در ساختارتاريخ بشري امري پذيرفته شده است .همواره جنگ ها درجابجايي قدرتها ،فرهنگ ها ،اقتصادها و نژادها نقش داشته و دارد. اين كه در مقوله جنگ دركدام طرف قضيه هستيم ظالم يا مظلوم .روايت داستاني براساس باور نويسنده روايت مي شود
نوشتن درباره جنگ به نظرم نوشتني سترگ ودرعين حال حساس برانگيزاست .نويسنده اي كه دست به قلم مي شود درباره جنگ مي نويسد زاويه ديدي را در روايت داستانش مدنظر قرار مي دهد كه شايد دربيشتر داستان ها به آن پرداخت نشده است .اين زاويه ديد "داستان جنگ از منظر نويسنده" تعبير مي شود كه بهانه و علت نوشتن او از جنگي مي شود كه نسبت به آن تجربه مستقيم يا غيرمستقيم و يا اصلا تجربه اي نداشته است .
بامراجعه به ادبيات جهان همینگوی" ضمن اینکه در مبارزات داخلی اسپانیا حضور داشت و ‏رمان ناقوس‏ها برای که می‏نوازد ‏او برگرفته از ‏این جنگ ‏داخلی است، خود از زخمیان جنگ جهانی اول نیز بود. "تولستوی" نیز ‏تصویرگر ‏زوایای دقیق و صحنه‏های ‏غریب جنگ‏های روسیه و فرانسه در ‏رمان عظیم جنگ و صلح است. او در ‏این رمان، گیراتر از هر مورخی ‏جزئیات وقایع را ‏نشان می‏دهد و داستان او ماندگارتر از هر اثر ‏تاریخی، ‏تصویرگر شرح رنج‌ها و شادی‌ها و پیروزی و شکست‏هاست. ‏
‏ "برباد رفته" اثر مارگارت میچل، "زنی تنها در میان جمع" اثر ‏هاینریش بل، " قربانی" و "پوست" دو اثر از ‏مالاپارته و ‏صدها اثر ‏برجسته دیگر به نحوی شگرف و دلپذیر گوشه‏هایی از رویدادهای عظیم ‏دو ‏جنگ بزرگ جهانی را ترسیم ‏کرده‏اند که به حقیقت تاریخ دقیق و ‏راستین، از دل همین رمان‏ها و ‏داستان‏ها استخراج می‏شود. ‏ (نبي الله ابراهيمي 93)

داستان جنگ از نظر دنوشر(denosher)منتقد ،چهار مشخصه دارد.(دنوشر 1998)
- داستان با واقعيت زماني و مكاني جنگ مورد اشاره چقدر همخواني دارد ؟
- شرح فاجعه هاي داستان جنگ چقدر مبتني بر واقعيت است ؟
- آيا نمودهاي زندگي در داستان جنگ برجسته است ؟
- تازگي روايت نويسنده كجاست ؟
در اين يادداشت ادبي سعي خواهم كرد براساس چهار مشخصه مدنظر دنوشر داستان بلند روضه نوح را تحليل كنم

• واقعيت زماني و مكاني داستان
واقعيت زماني را دنوشر از بعد زمان و مكان تحليل مي كند آيا در مصداق هاي زماني كه به كرات درداستان نام برده مي شود مي توان بازه زماني جنگ و جغرافياي نويسنده را مشخص كرد. دنوشر استدلال مي كند يكي از اين واقعيت ها بايستي وجود داشته باشد تا بتوانيم بر تاييد واقعيت مدنظر او صحه گذاشت.درصفحه 9 كه شروع داستان است به بازه زماني جنگ كه اشاره مي شود:
"نوح پسر هيجده ساله ليلا و يونس ساعت ده ونيم صبح روز بيست و هفتم مهرماه 1366به همراه سي و دو سرباز وظيفه عازم جبهه است... ص9"
اين زمان به لحاظ تاريخي با جنگ ايران و عراق تطابق دارد لذا نويسنده درقالب فضاي تاريخي سال 1366 شخصيت ها و حوادث داستان را روايت مي كند
اما از بعد مكان داستان در ديار نون روايت مي شود . كه اسم ساختگي نويسنده است و درحوزه جغرافياي ايران چنين اسمي را نداريم . با معيارداستان جنگ دنوشري تناقض ندارد يكي از اين دو ويژگي يعني زمان را دارد.
• سنجش حوادث و رخدادها ي داستان
اين معيار را دنوشر معيار مهمي قلمداد مي كند .كه آيا داستان جنگ را نقض نمي كند ؟اآيا داستان روايت همان جنگ اتفاق افتاده به زبان ديگراست ؟ دنوشر اذعان دارد اگر داستاني كه مدعي روايت جنگ است اين مرحله را طي كند مي توان درباره آن داستان ادعا كرد كه از جنس داستان جنگ درهرجغرافيايي است .به متن داستان مراجعه مي كنيم تا مصداق هارا بيابيم
- عشرت خانم از پنجره صندوقخانه شان نظاره گراست .تاصداي شليك ضدهوايي بالاي ساختمان فرمانداري را با وضوح بيشتر بشنود.ص27
- جواهر آفتاب غروب ها تا پيش از افتادن از چشم و دل ليلا روي سكوي كاه گلي خانه ليلا مي نشيند براي همسايه ها از صداي انفجار گلوله هاي توپ و آرپي چي و تانك مي گويد ص41
- چرخ زاپاس شورلت درخرابه بي صاحب مي ماند به مانند خشت هاي آفتاب و باران خورده اهميتش از دست مي رود.ص47
- معلوم نيست پيرمرد دربلبشوي جنگ وويراني پايش به خانه اشرسد يادرجاده با اصابت موشكي به ماشينش دود كي شود و كي رود هوا.ص47 و 48
- يه هفته روزي نيست كه پستچي با كوله بار نامه هايش توي كوچه پرسه نزندص66
- مهدي اسير ضد انقلاب درجبهه غرب مي شود سرش را براي عبرت سربازهاي ديگر زنده زنده مي برندص94
- با نواي كاروان بانواي كاروان باربنديد همرهان اين قافله عزم كرببلا دارد.....ص115
- هفده تابوت درمحوطه ورزشگاه رديف هم چيده شده اند ص138
- اعلاميه را به ديواركوبيده اند تابوت برگرده اسب تكان مي خورد ص207