Telegram. me/anjomane_dastani_rahtaab.. دوستان آکادمی گردون؛

Telegram.me/anjomane_dastani_rahtaab

دوستان آکادمی گردون؛
خطابم به همه‌ی شماست؛ از امروز 15 نوامبر تا ساعت 12 شب 31 دسامبر 2015، فرصت کافی دارید که بهترین داستان عمرتان را بنویسید.
چهار دستیار خوب من داستان‌ها را می‌خوانند؛ (هر داستان توسط دو داور خوانده می‌شود، و اگر هردو نظر مثبت داشتند، داستان به مرحله‌ی بعدی می‌رسد. در صورتی که تمامی تکنیک‌ها و شخصیت‌پردازی و دوربین‌گیری و ایجاز و بلندپروازی و نوآوری در کارتان رعایت شده باشد...) به داستان نمره می‌دهند و برای من و دستیار ارشدم می‌فرستند. ما بهترین‌ها را انتخاب می‌کنیم و برای عید نوروز مجموعه را با عنوان "نوروزِ داستانی" در نشر گردون برلین انتشار می‌دهیم.
آنچه در چنته دارید بریزید روی کاغذ. اگر می‌خواهید فیل هوا کنید حالا وقتش است، اگر دوست دارید خود را محک بزنید و ببینید کجای کار تشریف دارید، این بهانه و فرصت را مثل یک بالون سوار شوید، و اگر می‌توانید پرواز کنید.
نشر گردون هیچ محدودیتی در موضوع و تعداد داستان‌ها ندارد، تنها شرط ما این است که داستان از 2500 کلمه بیشتر نباشد. (اگر داستانی 2501 کلمه باشد قبل از خوانده شدن حذف می‌شود)
من و دستیارانم نیز همزمان و همراه شما یک داستان تازه می‌نویسیم و تلاش می‌کنیم بهترین داستان‌مان را بگذاریم روی میز. من با کار سلبی مخالفم، و معتقدم که با کار ایجابی باید به جنگ متوسط‌ها رفت. به جای این که یقه‌ی کسی را بگیریم و وقت‌مان را پای کارهای متوسط حرام کنیم، لازم است خودمان کار قوی و ماندگار بنویسیم.
—------------------------------------------------------
سه نکته‌ی مهم برای شرکت در این کار گروهی؛
1- هر شرکت‌کننده موظف است 50 یورو بپردازد. هرکس که داستانش چاپ شد 2 جلد کتاب دریافت می‌کند.
2- افراد خارج از آکادمی گردون هم می‌توانند داستان بفرستند.
3- آغاز پذیرش و نحوه‌ی ارسال داستان از یکم دسامبر اعلام می‌شود.
—------------------------------------------------------
برای کسانی که موضوع ندارند، به عنوان پیشنهاد چند موضوع اینجا می‌نویسم:
1 – نامه‌ای از یک سرباز آمریکایی، کانادایی، انگلیسی، نروژی، آلمانی، افغانی یا... به مادرش که در جنگ شرکت دارد، در افغانستان یا عراق یا سوریه یا... (شناخت فرهنگ و ویژگی اقلیمی دو سرزمین از مهم‌ترین نکته‌های چنین داستانی ست.) راستی چی به سر این سرباز آمد؟ شاید هم راوی داستان نامزد این سرباز است؟ با کمک نامه‌ها و...
2 – زنی که به خاطر شوهر معلولش و نیز به دلیل فقر پذیرفته است رحمش را به زن و شوهری که بچه‌دار نمی‌شوند اجاره بدهد... (تضاد و تقابل دیدگاه‌های جامعه اعم از مذهبی یا ناموسی یا غیرت یا...؟) این زن چه بلاهایی سرش می‌آید؟
3 - دختری که عاشق مردش است و بخاطر این که کنارش باشد، موهاش را کوتاه می‌کند، سینه‌هاش را با دستاری می‌بندد، لباس مردانه می‌پوشد، خودش را به شکل مردها درمی‌آورد و می‌رود جبهه. خط مقدم جنگ...
4 – یک کارآگاه خصوصی که کارش تهیه عکس و سند از خیانت همسران (زنان؟ مردان؟) است در طول مشاهدات و کارش به زن خودش ظنین می‌شود...
5 - تصور کنید یک قاضی هستید، در مورد پرونده‌ای حکم داده‌اید. و حالا دچار شک و تردید شده‌اید. چیزهایی (تصویرهایی) وجود دارد که حکم شما را را می‌شکند، و شما با تطابق شواهد به نقطه‌ای می‌رسید که بین شک و یقین معلق می‌شوید...
6 - نامه‌ای از فردی پیدا می‌شود که حالا سال‌ها بعد از مرگش قضاوت را برای دیگران تغییر می‌دهد. آن نامه چیست؟ قضاوت قبلی چی بوده که به کلی تغییر می‌یابد؟
7 – کودکی به خاطر مشکلش با ناپدری با همه چیز سر لج دارد، با این که بسیار باهوش است، اما از مدرسه رفتن سر باز می‌زند، ناچار به بازار کار می‌افتد (نه گلفروشی و سیگارفروشی، یک کار سنگین) و این لجاج را تا فروریختن آستانه‌ی تحمل همه چیز ادامه می‌دهد...

منبع :
http://rahtaab.ir/?p=629