درباره رمان «کوه». 📒مسیر راوی از بی حسی تا دیالوگ‌های نغز

درباره رمان "کوه"
📒مسیر راوی از بی حسی تا دیالوگ های نغز
@matikandastan

شاهرخ گیوا: رمان"کوه" به زعم من، دو بخش متفاوت دارد. در بخش اول، یعنی پنجاه صفحهء نخست کار، راوی بسیار خونسرد، اتفاقاتی نه چندان مهم را روایت می کند. گویی ناظر بی تفاوتی در حال تماشای پدیده های کم اثر است، و همین امر چرایی داستان را زیر سوال می برد. حتی آدم های دیگر قصه هم وقتی از فیلتر ذهن راوی می گذرند، آدم های کم جانی به نظر می رسند.
اما بخش دوم رمان، ناگهان چیز دیگری می شود! در این بخش، مسئله ای قابل تامل داریم. اینجاست که مکاشفهء راوی و درگیری ذهنی او با پدیده ها، قصه ای خواندنی را به مخاطب ارائه می دهد. از این پس دیالوگ ها و حتی موقعیت هایی پرمغز داریم که ذهنمان را درگیر می کند. حالا انگار راوی از آن بی حسی صفحات ابتدایی کتاب فاصله می گیرد و هر تلنگری در بیرون، او را به سمت دیالوگی نغز، واکنشی به جا و مکاشفه ای تامل برانگیز سوق می دهد. اینجاست که رمان"کوه"، سر و شکلی خواستنی پیدا می کند و مخاطب را به دنبال خودش می کشاند.
@matikandastan